یک صبح که مثلِ تمامِ روزهای نبودنت نمیخواهم بالا آمدنِ خورشید | Back to black
یک صبح که مثلِ تمامِ روزهای نبودنت نمیخواهم بالا آمدنِ خورشید را ببینم.، به خانهات باز میگردی. فعلِ ماندن را با نفَسَت زیر گوشم تکرار میکنی، و انعکاسِ صدایِ تو در من و تصویرم در زلالِ چشمهای تو،