. 'یه پایان تلخ، بهتر از یه تلخی بیپایانه.' مرد توی فیلم این | Back to black
.
"یه پایان تلخ، بهتر از یه تلخی بیپایانه." مرد توی فیلم این رو میگه، بعد تو دست من رو محکم فشار میدی، برمیگردم نگاهت میکنم، توی تاریکی سالن سینما هم معلومه چشمات غم داره. آروم دستت رو میبوسم و زمزمه میکنم اینها فیلمه دیوونه، الکیه. میفهمم دستت خیسه. نگاه میکنم میبینم داری غرق میشی تو دریا. از تو ساحل داد میزنم اگه خسته شدی برگرد. از تو دریا داد میزنی تموم شد دیگه، تموم شد. یه موج محکم میخوره به صورتم، از روی تخت پرت میشم پایین، میپرم از خواب.
داری توی ماشین آواز میخونی آروم. یه نفر کنارت نشسته، من نه، یه آدم رنگی که از خوشحالی لبهاش معلومه درست و حسابی بوسیدهشده. آزناوور داره توی ضبط ماشین یهچیزی درباره دوری و تاریکی میخونه، صورتت غمگینه. اونی که باهاته نگاهت میکنه میگه خیلی صدات قشنگه. بعد تو رو میبوسه. آهنگ رو عوض میکنه، صدای من میاد از ضبط ماشینت: اگه خسته شدی برگرد. آزناوور به من میگه کسی که رفته اگه برگرده هم یه آدم جدیده، میفهمی؟ هیچکس برنمیگرده از رفتن. میگم میدونم، حواسم هست. بعد دستش رو میگیرم و با هم میپریم ته دره.
از خواب میپرم. توی سینک آشپزخونه، یه ماهی زنده داره برای چندتا ماهی مرده لالایی میخونه. میشینم کنار ماهیها. مرغابی میگه ببخشید شما هم خوابتون میاد؟ میگم نه، یه دیّقه چشمام رو هم بذارم، زود میرم. خوابم میبره. خواب میبینم هیچوقت تو رو ندیدم. از خواب میپرم و تو آینهی اتاقخواب خطهای روی پیشونیم رو میشمرم. خیالم راحت میشه، دیدمت، از دست دادمت.
آب از خونه سر رفته. دنیام یه دریای کوچیکه. دراز میکشم روی آب. کنار چندتا ماهی مرده. تو جلوتر از ما، مشغولِ نبودنی. ماهی اولی میپرسه این جدیده کیه؟ چرا نمرده؟ دومی میگه چون گم شده. تا پیداش نکنن نمیمیره. اولی میگه کسی دنبالش میگرده؟ دومی میگه بقیه که نمیدونن گم شده. نذاشته کسی بفهمه. تو از دور میگی "چه تنهاست کسی که به حزن خود دل ببندد."
چشمهام رو میبندم و میرقصم توی آب. خندهت میگیره. ماهیها به نور خندهی تو نگاه میکنن و عاشقت میشن. بهت میگم یه ذره من رو ببوس اگه خسته نیستی. نگاهم می کنی. میگم من رو یادته؟میگی یادمه دیوونه، نترس، بخواب یه کم. یه گنجیشک خیس میشم و میخوابم کف دستت، تا آخر دنیا. #حمیدسلیمی #خواب_نویس @hamid_salimi59