کاشکی یه پارتنر داشتم الان که خونشون نزدیک بود، با لباس راحتی | بدتوییت | BadTwittez
کاشکی یه پارتنر داشتم الان که خونشون نزدیک بود، با لباس راحتی و پیژامه میرفتم پیشش گریه کنم، بعد پت پتم میکرد تا گریم تموم شه و قول میداد یروز باهم از اینجا فرار کنیم. آخرشم انقدر بوسم میکرد که همونجا خوابم ببره. ولی متاسفانه نه.