Get Mystery Box with random crypto!

وضعیت آچمز گفت‌وگو با نشریه دانشجویی دیدبان @bahavarchanne | عماد بهاور

وضعیت آچمز

گفت‌وگو با نشریه دانشجویی دیدبان

@bahavarchannel

چه بر سر جنبش دانشجویی‌مان آمده که تا به این حد منفعل و ساکت شده است؟ جامعه ما سابقه جوان‌هایی را دارد ک در دهه ۵۰ انقلاب کردند، در دهه‌۶۰ جنگیدند، در دهه ۷۰ شاکله دانشجویی حماسه دوم خرداد و در دهه ۸۰ موج سوم را پدید آوردند، اما اکنون و در دهه ۹۰ سکوت کرده‌اند و انفعال گزیده‌اند، شما علت‌اش را چه می‌دانید؟

فضای دانشجویی همیشه متاثر از فضای سیاسی و جو کلی حاکم بر جامعه بوده است. اگر می‌بینید دانشجویان منفعل‌اند، به این دلیل است که همین انفعال و رکود در جامعه هم وجود دارد؛ هم در میان عموم مردم، هم در جامعه سیاسی و در میان فعالین سیاسی. این رکود ناشی از نوعی بلاتکلیفی در راهبرد است. مردم فکر می‌کنند راهبرد اصلاح‌طلبی شکست خورده و به بن‌بست رسیده است و راهبردهای جایگزین مانند «خیابان» یا «جنبش» نیز به راحتی کنترل و سرکوب می‌شوند و بیشتر راهبردهای تخیلی هستند و نتوانسته‌اند (و نخواهند توانست) تغییر واقعی و باثبات به نفع دموکراسی و رفاه برای مردم به ارمغان بیاورند. من به این وضعیت می‌گویم «وضعیت آچمز»؛ اگر به دنبال تغییر از طریق صندوق رای باشی، توسط اپوزیسیون برانداز سرکوب و منکوب می‌شوی و اگر به دنبال تغییر از طریق خیابان باشی، توسط حکومت! پس هر گونه تغییر ناممکن می‌شود و نتیجه چیزی نیست جز تثبیت و تداوم جریان اقتدارگرا. آیا این وضعیت آچمز دائمی است؟ خیر! تا کی تداوم دارد؟ نمی‌دانم، اما می‌دانم که قرار نیست این رکود در کوتاه مدت از بین برود.



چرا جریان اصلاحات محافظه‌کارانه عمل می‌کند؟ مثلا در انتخابات ۱۴۰۰ بعضی انتخابات را تحریم و بعضی دیگر مشارکت کردند؟ یا در آبان ۹۸ یک موضع رسمی و قاطعانه مبنی بر محکومیت سرکوب شدید مردم توسط حاکمیت نداشتند؟

اول باید اصلاح کنم که هیچ بخش از اصلاح‌طلبان انتخابات را تحریم نکردند. برخی از ایشان به عدم مشارکت در انتخابات رسیدند. مشارکت در انتخابات یعنی دعوت از مردم برای رای دادن، تحریم یعنی دعوت از مردم برای رای ندادن، اما در عدم مشارکت هیچ دعوتی برای رای دادن یا ندادن نیست؛ آن‌ها اعلام کردند که به دلیل ردصلاحیت کاندیداها امکان ارائه لیست ندارند. در مورد آبان 98 هم اتفاقاً اولین موضع رسمی که گرفته شد از سوی تعداد زیادی از فعالین شناخته شده اصلاح‌طلب در قالب یک نامه امضاء جمعی در روز شنبه بودکه منجر به احضار و محاکمه تعداد زیادی از ایشان شد.
این فضای منفی انتقادی علیه جریان اصلاحات از سوی جریان‌های رادیکال برانداز تقویت می‌شود که حیات و بقای خود را در وهله اول در نابودی اصلاح‌طلبی می‌بینند و از سال 96 به بعد تیغ تیز حمله خود را بیش از حاکمیت به سوی اصلاح‌طلبان نشانه رفته‌اند. آن‌ها معتقدند که براندازی در دو مرحله ممکن است: اول براندازی اصلاحات و دوم براندازی حکومت! پس تعجبی ندارد اگر بخشی از اصلاح‌طلبان، محافظه‌کار شده‌اند هم‌چنان که برخی از ایشان نیز برانداز شده‌اند! در فضای سیاسی رادیکال همه چیز دوقطبی می‌شود. جریان میانه اصلاح طلبی که همیشه بین دو جریان محافظه‌کار اقتدارگرا و جریان تندروی برانداز عمل می‌کرد، در فضای رادیکال انقلابی، تجزیه می‌شود. عده‌ای از ایشان محافظه‌کار می‌شوند و عده‌ای دیگر مواضع ساختارشکنانه می‌گیرند. اصلاح‌طلب ماندن در این فضا بسیار دشوار است و به قول مهندس سحابی از گلوله‌خوردن هم سخت‌تر است.

@bahavarchannel

ادامه گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3H3ORY7