تو آب باش اگر روزگار ما سنگی است شکوفه باش اگر فصل، فصل دلتنگی است نگاه کن که چه نرم وزلال می خندد بلور چشمه که درگیر جبهه ی سنگی است طنین نغمه ی موزون عشق را دریاب! که های و هوی زمان، موج نا هماهنگی است مخواه داوری صادقانه از گردون که قرنهاست سحر رومی است وشب زنگی است مِی حماسه چه ارزد،چو جام بی ساقی است؟ ترانه خوان چه بخواند،چو چنگ بی چنگی است؟ به هوش باش،چو بهمن که نشکنی در خویش چو لفظ ها همه زخم و نگاه ها جنگی است از مجموعه غزل "اگر این ماهیان رنگی نبودند" @bahmanrafeii بهمن رافعی بروجنی 607 views19:46