... صدای جیرینگ جیرینگ استکان نعلبکی و اختلاط پدر و مادر و | بجستان
...
صدای جیرینگ جیرینگ استکان نعلبکی و اختلاط پدر و مادر و حورت کشیدن و قورت دادن پرسروصدای چایی شون بیاد . قل قل " زندگی" توی سماور بجوشه و تندتند ، تو نعلبکی سر بکشند ... روی تخت وسط خیاط خنکای پاییز بوس کنه لپت رو ؛ خروس همسایهها دم به دم و یکریز بخونه ، صدای شرشر آب شیر کنار حوض بیاد، مادر جون سیب درختی هایی رو که بابا از باغ آورده داره می شوره و غر میزنه که چقد زیادند. وز وز زنبور زردا ، بابا بگه این لانه زنبور جدیده کنار دیوار زدن. زنبور سیاهن. مواظب باشید. پتو رو بکشی رو کله ت . آفتاب پاشیده رو دیوار و طلا شده دنیا . مرغ همسایه داره تخم میذاره باز ؛
یه دنیا حس "امن" زندگی. امنِ امن ؛ بی هیچ شتاب و دلهره ای. بابا کنار درخت انجیر واستاده . چشماش نگرانن که آفت نیافته به جون انجیرش . میگه : سر شاخه ها ، چند تا بادوم مونده انگار ! یه سطل غوره اورده باشه بابا ... یه خوشه ریز برداره تا بخوره ! مادر بگه بده بشورمش. بعد مادر ، عشق رو توی بقچه نون بابا گره بزنه و تا دم در ببره بده دستش. یا کریمها لب بوم ، «کوکوکوکوکو» بخونند و هی عاشق زندگی بشی . بابا بگه توت خشکه زیر درختا زیاد جمع شدن ، انارا هم یواش یواش دارند می ترکند یه سر برین باغ با بچه ها ... ذوق کنی از یاد انارای ترکیده . و بچرخی به پهلو ، رو کنی به آفتاب روی دیوار ... چقدر صبح باشه.... امتحان فارسی داشته باشی. آخریشه دیگه ! شعر بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها رو از بر کردی ! عطر زردالو بپیچه . روی سفتقوت ، یه عالمه زردالو دو شقه شدند تا «کشته» بشن._به کسر کاف_ همون برگه منظور ! عطر سیب درختی کرم خورده و عطر توت ، گنجشکها رو خوشحال کرده . همسایه مون فردا «گل من داو» داشته باشه و قرار باشه بابا ، با همه همسایه ها برن کمکش. یعنی که میخواد پشت بومش رو گل اندود کنه. کاه وگل ! حالا داره خاک و کاه میاره تا امروز طرف عصر ، به آب بگیره شون ؛ دلم کمی بچه گیهامو هوس کرد . همین ! شعر سعدی را میخواند . فردا امتحان فارسی دارد : تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به گلستانها گر در طلبت رنجی ما را برسد ، شاید چون عشق حرم باشد سهل ست بیابانها می خوانم : گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش می گویم و بعد از من ، گویند به دورانها ... لی لی میکنم دور تا دور حیاط و میخوانم: تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمانها ...