Get Mystery Box with random crypto!

بسم الله الرحمن الرحيم اندر حكايتِ جلسات فرمايشى و نمایشیِ | بلاغ

بسم الله الرحمن الرحيم

اندر حكايتِ جلسات فرمايشى و نمایشیِ مكرّر و بى ثمر

چاله ای در خيابان اصلیِ یک شهر وجود داشت
مردم از وجودِ آن چاله شاکی بودند
پیر و جوان و کودک در آن سقوط می کردند و خسارت ها می ديدند و گاهی هم می مُردند

عدّه ای از مردم تجمّع و تحصّن کرده و خواستارِ پاسخگويی مسئولين شدند

مسئولين در جمعِ تجمع كنندگان تشریف آوردند و شروع به سخنرانی و ارائه راهكار فرمودند

شهردار فرمودند :
من يك راه حل بسيارخوب دارم
يك مركزِ فوريّت های پزشكی درنزديكی چاله ايجاد می كنيم تا هر زمان که كسی در آن افتاد بسُرعت با آمبولانس به بيمارستان رسانده شود

رئيسِ شورای شهر گفت :
با پیشنهادِ شهردار محترم مخالفم ، زیرا ممکن است تا رسیدنِ آمبولانس به بيمارستان ، مصدوم بمیرد
راه حلّ عاقلانه این است که یک بيمارستان درنزديكی آن چاله بسازیم

دادستانِ مدّعِی العموم که با اصرارِ عدّه ای پشتِ تریبون رفته بود گفت :
اولا این مطلب عمومی نیست !
ثانیاََ شاکیِ خصوصی وجود ندارد !

سخنگوی شورای فرهنگِ عمومی شهر ، رفت پشت بلندگو و گفت :
پیشنهادِ شهردار محترم و رئيسِ شورای شهر ، گر چه قابل احترام است امّا زمانبَر و هزینه بردار است
طبقِ مطالعاتِ وسیع و کارشناسی های دقیق ، بهترین راه چاره این است که :
ما اين چاله را پُر می كنيم و در كنار بيمارستانِ شهر چاله ای می کَنیم تا هر زمان کسی در آن سقوط کرد در کمترین زمان و با حداقل هزینه به بیمارستان منتقل شود

تجمّع کنندگانِ معترض به وجودِ آن چاله در وسطِ خیابانِ اصلی شهر ، شادمان ! و تحسین کنان ! متفرّق شدند و بدین شکل یکی دیگر از معضلات شهر در سایه درایتِ مدیرانِ دلسوز و دوراندیش حلّ شد !

بوستان سعدی ره :

گرت مملکت باید
آراسته
مده کار معظم به
نوخاسته
سپه را مکن پیشرو جز
کسی
که در جنگ ها بوده باشد
بسی
به خردان مفرمای کارِ
درشت
که سندان نشاید شکستن به
مشت
رعیّت نوازی و
سر لشکری
نه کاری است بازیچه و
سرسری
نخواهی که ضایع شود
روزگار
به ناکاردیده مفرمای
کار

https://t.me/balaghdez