Get Mystery Box with random crypto!

ترنم بارانم "اشعار بردیا محمدی"

لوگوی کانال تلگرام bardiamohamadi70 — ترنم بارانم "اشعار بردیا محمدی" ت
لوگوی کانال تلگرام bardiamohamadi70 — ترنم بارانم "اشعار بردیا محمدی"
آدرس کانال: @bardiamohamadi70
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.37K
توضیحات از کانال

یا لطیف
مضمون نگاه تو مرا شاعر کرد
....
پل ارتباطی👇
@Bardia_mohamadi70

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-27 15:10:30 یا لطیف

السلام علیک یا ریحانة‌الحسین س

هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه
یک شب نگذشت است که شد پیرِ رقیه

هرگز نکند نیم نگاهی به گناهی
چشمی که شود گریه کنِ تیرِ رقیه

آن کوه که نزدیک ترین قُلّه به ماه است
سرشانه ی سقاست به تعبیر رقیه

هرگاه که برخاست اذان علی اکبر
در خیمه شنیده شده تکبیر رقیه

ما را خود زهرا سر این سفره نشانده
می خواست شود شیعه نمک‌گیر رقیه

در شیعه عموماً پدران،دختری هستند
در جامعه دیده شده تاثیر رقیه

در آینه با"حیدر" و "زهرا" نَزَنَد مو
تصویر"علی اصغر" و تصویر "رقیه"

صد مرجع تقلیدِ مُفَسِّر نتوانند
یک خط بنویسند ز تفسیر رقیه

"لبنان"و"عراق"و"یمن"و"سوریه"را کاش
یک روز بنامیم،"جماهیرِ رقیه"

تیغ دو دم دختر این طایفه،"اشک" است
ارثیه ی زهرا شده شمشیر رقیه

با "گریه ‌ی جانکاه" سرِ شام چه آورد...
دشمن شده مبهوتِ تدابیر رقیه


این طفل چه کرده است که یک‌ریز کتک خورد
ای زجر مگر بوده چه تقصیرِ رقیه

بس کن بخدا موی سرش کم شده نامرد
بس کن شده از زندگی اش سیر،رقیه

#محرم۱۴۰۱
#یا_رقیه

@bardiamohamadi70
94 viewsedited  12:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-27 10:04:54 .
یا لطیف

دستم ز دامن تو نگردد رها حسین
ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین

جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد...
تنها امید ظرفِ غذای گدا..،حسین

حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد
ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین

هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد
فردای حشر می کند او را سوا حسین

حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا
حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین

"آدم" برای گریه به تو آفریده شد
بانیِ خلقت همه ی انبیا حسین

دَمنوش روضه ات دمِ عیسی بن مریم است
هر چایخانه ات شده دارُالشَفا حسین

در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا
ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین

ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت
سرمایه ی مُحبَّت زهراست "یا حسین"

هرگاه بی قرار حریم تو می شویم
باید پناه بُرد به صحنِ رضا..،حسین

دلشوره ی زیارت تو می کُشد مرا
این اربعین مرا برسان کربلا حسین


مقتل نوشته است نفس می زدی هنوز
وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین

جسمت به راحتی نشود جمع و جور..،آه
آخر کشید کار تو بر بوریا حسین

#محرم۱۴۰۱
#یا_حسین

@bardiamohamadi70
134 viewsedited  07:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 10:16:54 یا لطیف

السلام علیک یا علی بن الحسین ع

مثل یک پنجه که گیسوی رها جمع کند
عطر دامان تو را باد صبا جمع کند

جز عقیقِ لب سرخ تو لبی قادر نیست
بوسه ها از دهنِ خونِ خدا جمع کند!

بی سبب نیست چُنین بر بدنت جا شده اند...
تیر ها را تنِ انگشت‌نما جمع کند!

آن عمودی که سرت خورد..،کسی قادر نیست
این بهم‌ریختگی را اَبدا جمع کند

خواستی تا ببری لفظِ "پدر" را که..،نشد
حنجرَت کُشت خودش را که قُوا جمع کند

"قاب‌لبخندنبی"..،سنگ شکسته است تو را
دست من آینه..،نه..،آینه ها جمع کند

هر طرف دست به جسمت ببرم..،می ریزی
یک‌نفر ، سخت تو را از سر و پا جمع کند!

قدر يك دشت علی مانده به روی دستم
کارِ یک تکّه عبا نیست تو را جمع کند

سر نعش‌ات پدر از حال اگر رفت..،نترس...
عمه از خیمه می آید که مرا جمع کند

#محرم۱۴۰۱
#یا_علی_اکبر

@bardiamohamadi70
193 views07:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 20:39:01 یا لطیف

السلام علیک یا کاشف الکرب الحسین ع

ابر اندوهیم و چشمی غرقِ نَم داریم ما
سالیان سال از داغ تو می باریم ما

گریه..،تنها بر مصیبات عظیم‌ات جایز است
غیر از این گریه ز هرچه گریه بیزاریم ما

حاصل یک سال زحمت،در محرم می رسد
میوه‌ی چشمان ما "اشک" است،پرباریم ما

خرجیِ چشمان ما را فاطمه پرداخت کرد
تا دم محشر به این مادر بدهکاریم ما

هفت‌پُشتم کفشدار روضه‌هایَت بوده‌اند...
آبرویِ خویش را مدیون این کاریم ما

جاروی‌ِ دست مرا شاه خراسان داده است
نسل اندر نسل از خُدّام درباریم ما

دخترت هر شب مرا کُنج همین هیئت نشاند
در شلوغی‌ها به‌لطفش باز جا داریم ما

سقف هیئَت‌ها پناه بی پناهی های ماست
سایه‌ات‌ را برندار آقا..،گرفتاریم ما

روضه‌ات دارُالشَّفای درد‌های بی دواست
هر زمان هیئت نمی آییم بیماریم ما

جان جُون‌ات با نگاهی روسیاهت را بخر!...
برده‌های پاپتیِ بین بازاریم ما

تک تک ما پرچم سبزِ اباالفضلِ توایم
در حقیقت بیرقی در دست دلداریم ما


آبروی ساقی اهل حرم با آب ریخت...
در عزایِ شرمساری اش عزاداریم ما

کاش یک جُرعه رباب از آب می نوشید..،آه...
تا ابد در حسرت مشک علمداریم ما

#محرم۱۴۰۱
#یا_حسین
#یا_عباس

@bardiamohamadi70
196 views17:39
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 13:17:35 یا لطیف

السلام علیک یا طفل الرضیع ع

شیرینیِ داغت به دلی گر بنشیند
پای غم تو تا دمِ آخر بنشیند

جز تو چه کسی لایق این نام..؛ "حسین"..،است...
تنها به تو این واژه یِ دلبر بنشیند

آن آه که از سینه ی عُشّاق تو برخاست
هیهات که تا لحظه ی محشر بنشیند

بر خاکِ حسینیّه دو خط روضه نوشتم
حیف است که داغ تو به دفتر بنشیند

غیر دمِ این خانه محال است بسوزیم...
خاکستر ما پشت همین در بنشیند

یک عُمر میان دل او عشق تو جوشد
یکبار کسی پای سماور بنشیند

جز رخت عزاداری ات ای شاه..،ندیدیم
این‌قدر لباسی تن نوکر بنشیند

چشمی که محرم ز غمت خوب بگرید
مِهرش به دل فاطمه بهتر بنشیند

آن گریه ثواب است،که زهرا بپسندد
آن روضه‌ قبول است،که مادر بنشیند

یک واعطشای تو بس است ای پسر آب
در سوگ لبت زمزم و کوثر بنشیند

ای ابر! چه می شد وسط ظهر بباری
یک قطره ی تو بر لب اصغر بنشیند


شش‌ماهه‌گُلی را تبر حرمله ای چید...
نگذاشت به روی بدنش سر بنشیند

حلقوم نحیفی که علی داشت..،گمان کن...
تیری که سه‌شعبه شده،تا پر بنشیند

#محرم۱۴۰۱
#یا_حسین
#یا_علی_اصغر

@bardiamohamadi70
202 viewsedited  10:17
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 11:34:04 .
یا لطیف

السلام علیک یا طفل الرضیع ع

تا "یا حسین" ذکر شریف شفاعت است
نامی به غیر نام تو بُردن حماقت است

هرگز به سینه ام نزدی دست رد حسین
آخر چه کس شبیهِ تو اهل رفاقت است!؟

با گریه در حسینیه تا عرش می پرم
اشکی که خرج بزم تو شد..،بال وصلت است

آن‌کس که عابس تو شود..،عابد است و بس
در سِلک ما جنون حسینی عبادت است

معیار بندگیِ خدا خاکِ کویِ توست
شرط قبول سجده ی ما مُهرِ تربت است

از دست تو رها نشود تا به روز حشر
دستی که در حسینیه ها وقف خدمت است

ما دست از گدایِ‌توبودن نمی کِشیم
وقتی که موجبات مرض،ترکِ عادت است

کُهنه‌غلامِ روضه ی تو خضرِ راه ماست
پیری که پیر ما بشود..،"پیرِ هیئت" است

جدَّم برنج نذر تو را بار می گذاشت...
این"نوکرِتوبودنِ" من..،با اصالت است

من از همان طفولیتم نوکرت شدم
این عاشقت ز کودکی اش جُون‌خِصلت است

"زهرا" کشیدنِ علم‌ات را به ما سِپُرد
در اصل این لوایِ تو..،بار امانت است

کافی است بِین روضه بگویند:ای رُباب...
از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است!


تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت
حالا تمام دشت پُر از عطر جنت است

نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی...
این تیرِ حرمله چِقَدَر بی نزاکت است

شش‌ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده...
از شرمساری‌ پدرش در خجالت است

#محرم۱۴۰۱
#یا_حسین
#یا_علی_اصغر

@bardiamohamadi70
197 viewsedited  08:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 21:10:56 یا لطیف

السلام علیک یا قاسم بن الحسن ع

به نام نامیِ شیرجمل به نامِ حسن
قیام کرده شجاعت به احترام حسن
رسیده پرتو نوری ز اوج بامِ حسن
کشیده باده ی خود را به سمت جامِ حسن

در این پیاله "شرافت" به جوش می آید
صدای غیرت قاسم به گوش می آید

زره به پیکر اِبنُ الکرم،عبایش شد
طنین سبز "حسن جان" نوای نایش شد
خروش رزم علی،بانگ ربنایش شد
بلای ازرق شامی و بچه هایش شد

دوباره زنده نموده است یاد حیدر را
به هفت ضربه بهم ریخت ‌هفت‌پیکر را

ز هُرم غُرّشِ قاسم،گلو به وجد آمد
ز آب چشم ترِ او وضو به وجد آمد
ز شربت عسل او سبو به وجد آمد
ز رزم بی مثل او عمو به وجد آمد

همان دمی که دمِ تیغ او به ازرق خورد
حسین وقت تماشای او چه حظی بُرد

خیال کن که قناری به در خورَد..،سخت است
بلند‌مرتبه‌طفلی نظر خورد سخت است
هزار نیزه فقط یک نفر خورد..،سخت است
تنی که بی زره باشد تبر خورد سخت است

حروف حلقیِ او را به آه بندش کرد
رسید نیزه و از روی زین بلندش کرد

امان ز سنگ مهیبی که خورد بر دهنش
گرفت تیغ حرامی به بال پر زدنش
ز بس که مرکبِ شامی گذاشت پا به تنش
شبیه موم عسل حفره حفره شد بدنش

فرات کوچک این دشت،قَدِّ دریا شد
به زیر سم عدو قد کشید..،رعنا شد

حساب کن که سرِ نیزه ای قطور شود
نفس نفس زدنِ راحتت،به زور شود
تنی که هر طرفش فرش صد عبور شود...
گمان نمی کنم آن جسم جمع و جور شود!

چگونه در بغلش جسم را مهار کند
حسین با بدنی له شده چکار کند!

#محرم۱۴۰۱
#یا_قاسم

@bardiamohamadi70
220 viewsedited  18:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 13:48:44 یا لطیف

حین زدن،انداخت
یاسی خودش را روی نعش یاسمن انداخت

مانند پروانه
در شعله ها خود را به قصد سوختن انداخت

تسبیح را زینب
در خیمه،دانه دانه با ذکر "نزن" انداخت

چشمان معصومش
ارباب را یاد غریبیِ حسن انداخت

با بوسه ای آقا
روی رکاب ریز عقیقی از یمن انداخت

بازوی عبدالله
شمشیر را در فکر جنگ تن به تن انداخت

دست قضا او را
مانند شالی سبز روی پیرْهَن انداخت

این شال زیبا بود
که حرمله را هم به فکر دوختن انداخت

موی سرش را باد
حالا میان چنگ شمر بد دهن انداخت

با زور پایش شمر
زانوی خود را تا که بر پشت بدن انداخت

با خنجر کندش
وای،اولاً سر را برید و ثانیاً انداخت

#محرم۱۴۰۱
#یا_عبدالله

@bardiamohamadi70
226 viewsedited  10:48
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 13:41:15 یا لطیف

السلام علیک یا ذخر الحسن ع

در بند زلف او دل باد و نسیم هاست
تازه ترین شراب سبوی کریم هاست
او که طلایه دار خیام یتیم هاست
نذرِ"حسن" برای "حسین" از قدیم هاست

او حاضرست جان خودش را فدا کند
نذرِ قدیمیِ پدرش را ادا کند

مانند صاعقه شب پُرکینه را شکافت
برق نگاه او دل آئینه را شکافت
اسرارهای در دل گنجینه را شکافت
فریاد های او قفس سینه را شکافت

اینگونه سوی لشگر کفار نعره زد:
وَللهُ لا اُفارقُ عَمّی اِلی الاَبد

آتش به آه شعله ورش غبطه می خورد
دریا به چشم های ترش غبطه می خورد
جبریل هم به بال و پرش غبطه می خورد
حتی پدر به این پسرش غبطه می خورد

روی زه کمانِ"حسن"،تیر آخر است
این شیرزاده که نوه ی شیر خیبر است

سقّا شده است تا علمش را بیاورد
شمشیر کوچک دودمش را بیاورد
تابیده تا سپیده دمش را بیاورد
امّیدواری حرمش را بیاورد

امّیدواری حرم از حال رفته است
خورشید آسمان تهِ گودال رفته است

او ناله ی عموی خودش را شنید و رفت
از دست عمه دست خودش را کشید و رفت
مثل کبوتر از دل خیمه پرید و رفت
پای برهنه سمت عمویش دوید و رفت

کوچیکترین ستاره ای از نسل آلِ ماه
سوسو زده است در دِل گودال قتلگاه

با سر رسیده تا که فدای سرش شود
گودال آمده سپر حنجرش شود
با جسم کوچکش زره پیکرش شود
تا مرهمی به زخم دل مادرش شود

درپیش فاطمه به سرش سنگ می زدند
کفتارها به صورت او چنگ می زدند

آمد ولی چه آمدنی..،دیر کرده بود
آهوی بی رمق همه را شیر کرده بود
این صحنه طفل را بخدا پیر کرده بود
سر نیزه ای میان دهن گیر کرده بود

با هرچه می شده به پرش ضربه می زدند
با سنگ و با عصا به سرش ضربه می زدند

مبهوت مانده با بدن او چه می کند
با این عموی بی کفن او چه می کند
با پاره های پیرهن او چه می کند
آن که نشسته روی تن او..،چه می کند

این تیغ ها به درد ذبیحی نمی خورد
آن خنجری که تیز نگردد نمی بُرد

ناگاه حرمله به سوی معرکه دوید
تیری سه شعبه از وسط تیردان کشید
یک لحظه ناگهان نفس کهکشان بردید
سینه به سینه،راز دو همدم به هم رسید

محراب های عرش،در این لحظه سوختند
تا مُهر را به سینه سجّاده دوختند

دستی به ضرب تیغه ی دشمن جدا شده
قاب تنی پر از اثر ردِّ پا شده
بر روی جسم زخمیِ ارباب جا شده
روی "حسینیه" "حسنیّه" بنا شده

مانده حسین بی کس و بی یار و بی پناه
دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه...

#محرم۱۴۰۱
#یا_عبدالله

@bardiamohamadi70
228 views10:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 23:20:19 یا لطیف

#یاریحانه‌الحسین‌‌س

عطر خوش سیب از دل صحرا وزیده
عمه،گمانم مهربانِ من رسیده

شام جدایی شد سحر،الحمدلله
آخر رسیدی از سفر،الحمدلله

رفتی بدون بوسه های یادگاری
اصلا نگفتی دختری داری،نداری؟!

خیلی برایت پای نیزه غصه خوردم
شب تا سحر زخم سرت را می شمردم

هر شب شبیه شمع کارم سوختن بود
آمار زخم صورت تو دست من بود

بین من و تو نیزه‌داری گاه سد شد
سهم من از اصرار دیدارت،لگد شد

در هر کجا با نیّت آزار..،می زد
این زجر تفریحاً مرا هر بار می زد

در کوفه ما را مردمی گمراه گفتند
خیلی به بابایت بد و بیراه گفتند

دیدی عمو بالای نیزه غیرتی شد
دیدی به ما در کوچه ها بی حرمتی شد

این حرمله دور و بر ما تاب می خورد
این حرمله پیش ربابت،آب می خورد

ما را میان خنده ی انظار بردند
ما را شبیه برده ها بازار بردند

یک عده وحشی سمت سرها می دویدند
یک عده معجر از سر ما می کشیدند

در کوچه ها،این پیرهن آتش گرفته
مانند زهرا موی من آتش گرفته

از سنگ بدتر،چشم های بام بودند
دور و بر ما مست های شام بودند

تیرِ نگاهِ شوم پشت هم می آمد
مابین زن ها گاه معجر کم می آمد

بزم شراب و خیرزانِ بی حیایش
روی لب خشک تو مانده ردِّپایش

بگذار من از تو سوالی را بپرسم
باید که این موضوع را حالا بپرسم

آن شب چه شد،که خواهرم افتاد از پا
اصلاً بگو کارِ کنیزان چیست بابا!؟

فهمیده ای که چه به روز دختر آمد
کافی است،اشکت مثل اشک من درآمد

مثل تو من هم غرق داغی بی حسابم
وقتش رسیده تا کمی پیش ات بخوابم

#محرم۱۴۰۱
#یا_رقیه
@bardiamohamadi70
247 viewsedited  20:20
باز کردن / نظر دهید