Get Mystery Box with random crypto!

پتک سرزنش شیرخشک بر سر مادران بچه گریه می‌کند. طولانی و با ص | باشگاه زنان

پتک سرزنش شیرخشک بر سر مادران

بچه گریه می‌کند. طولانی و با صدای بلند. قصد آرام شدن هم ندارد. همه فامیل دنبال مادرش می گردند. کمتر از یک دقیقه نگذشته زن جوان با یک شیشه شیر در دست وارد پذیرایی می‌شود و کودکش را در آغوش می‌گیرد. به خوبی کارش را بلد است.

بلافاصله صدای گریه قطع می‌شود. اما از همان لحظه است که پچ‌پچ‌ها آغاز می‌شود. دو به دو و سه به سه حرف می‌زنند. مادر محو تماشای بچه است اما همزمان، انگار که نسبت به محیط هم هوشیار باشد رو به یکی از اعضای فامیل می‌کند و می‌گوید: «اصلا هم اینطور نیست. شیر خشک هیچ ایرادی نداره. این تفکر قدیمی‌ها بوده. الان خیلی از بچه‌ها هستن که اصلا نمی‌تونن شیر مادرشون رو بخورن.»

خانمی که مخاطب حرف قرار گرفته بود خودش را از تک و تا نمی‌اندازد. با لبخندی که هیچ خبری از مهر و محبت ندارد، همینطور که سیبی که در دستش دارد را پوست می‌کند حرف می‌زند: «من می‌فهمم شما نسل جدیدی‌ها حال و حوصله ندارید اما دخترم هیچی نمی‌تونه جای شیر مادر رو بگیره. اصلا شما ارزش غذایی رو هم بذاری کنار، همین آغوش مادر کلی به بچه آرامش میده و تو رشدش تاثیر می‌ذاره.»

دختر که عصبانی است و تحمل شنیدن این حرف‌ها را ندارد با خشمی که نشان از آشنا بودن با این کلمات دارد می‌گوید: «شما دکتری؟ نه نیستی. دکتر گفته ایرادی نداره. «من مادر شدم به خدا گناه نکردم.»سکوت، تنها صدایی بود که از پس این کلمات تند و سرشار از خشم زن جوان در فضا پخش می‌شد. هیچ‌کسی حرفی نمی‌زد. حاضران تنها با چشمانشان زنی را دنبال می کردند که سرآسیمه لباس‌هایش را می‌پوشد و کیفش را برمی‌دارد که برود. چند لحظه زمان می‌برد تا میزبان به خودش بیاید و سراغ زن جوان برود و از او بخواهد که ارام باشد. با جملاتی شبیه به اینکه «حالا که چیزی نشده»، «بزرگ‌تر شما بوده یه چیزی گفته» و «خوبی خودت و بچه‌ات رو می‌خواست». بدون ذره‌ای همدلی با زنی که اساسا خودش را مستحق سرزنش‌شدن نمی‌داند.

ادامه مطلب
@zaagaah
@BashgaheZanan