Get Mystery Box with random crypto!

بیان | محمد رضا سبزی

لوگوی کانال تلگرام bayan_sabzi — بیان | محمد رضا سبزی ب
لوگوی کانال تلگرام bayan_sabzi — بیان | محمد رضا سبزی
آدرس کانال: @bayan_sabzi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 31
توضیحات از کانال

ارائه نظرات و دیدگاهها توسط لینک زیر امکان پذیر می باشد
@m_rsabzi

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-04-18 09:14:06 در یادداشت اول در خصوص چالش قضاوت در عصر جدید مطالبی عرض شد. در این یادداشت بر مسأله ذائقه سازی زندگی عصر جدید پرداخته خواهد شد.
عده‌ای بر این باورند که برنامه "عصر جدید" برنامه‌ای برای استعدادیابی است و زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا کسانی که ناشناخته بوده‌اند بتوانند مهارت خودشان را عرضه بکنند. اما سؤال اصلی این‌جاست که شرکت‌کنندگان، مهارت خود را عرضه بکنند که چه بشود؟
شاید بعضی از موارد، آن هم بسیار اندک، منجر به اشتغال این افراد در جاهای مختلف باشد منتها چنین مسأله‌ای، اساساً مبنای برنامه‌ی عصر جدید نیست. چه اینکه برنامه‌ی تلویزیونی "میدون" دقیقاً با هدف شناسایی ابتکارات کسب و کار و معرفی آن به سرمایه‌گذاران است.
اما در عصر جدید، "عرضه و تقاضا" به چالش دیگر این برنامه بدل می‌شود.
مبنای نظام عرضه و تقاضا بر اساس "نیاز" است، یعنی هر عرضه‌ای بر اساس یک نیازی است که توسط متقاضی ابراز می‌شود و در این میان، طرفین معادله دارای هویتی مستقل و جدا از هم دارند.
اما آنچه در برنامه عصر جدید رخ می‌دهد، انطباق عرضه و تقاضاست. یعنی کسی که عرضه‌کننده‌ی یک مهارتی است، تقاضا کننده‌ی آن نیز هست. و یا از نگاه دیگر، عرضه کننده، خودش، به جای متقاضی تصمیم می‌گیرد که چه چیز را مصرف کند و یا بهتر بگویم، نوعی "نیاز سازی" از طرف عرضه کننده اتفاق می‌افتد. شاید تنها موضوعی که مورد درخواست اصلی و نیاز اصلی تماشاگران این برنامه باشد، مسأله‌ی سرگرمی است اما این که چه چیزی باعث سرگرمی است، از طرف اجراکننده در روی سن تعیین می‌شود و تماشاگر هیچ نقشی در این بحث ندارد.
با نگاه جامعه‌شناختی، می‌توان گفت، در این برنامه نوعی ذائقه سازی در حال وقوع است. نشان به آن نشان که مجری برنامه می‌گوید عمده‌ی شرکت کنندگان، خواننده بودند و یا به اذعان سرپرست گروه نینجای دختران، چه دختران زیادی که بعد از فصل اول عصر جدید، متقاضی چنین هنرهای نمایشی شده‌اند. چرا که همگی مورد تشویق قرار می‌گیرند، ارزش‌گذاری می‌شوند و حتی مورد قضاوت هم قرار می‌گیرند. در واقع برنامه عصر جدید، به طور ناخودآگاه در حال ایجاد نوعی "وجه تمایز" است. اگر زمانی تحصیل و اختراع و حضور در دانشگاه، وجه تمایز و نشانه فرهیختگی بود، الان، اجرای برنامه‌های نمایشی، و موفقیت در این اجراها، خود، نشانه‌ی فرهیختگی تلقی می‌شود و این یعنی، تغییر ارزش‌ها و ذائقه‌ها در این برنامه بسیار جدی است، که یکی از این تغییرات، جابجایی ارزش در خصوص "دیده نشدن" با "دیده شدن". که این نیز موضوع یادداشت دیگری است.

https://t.me/bayan_sabzi
11 viewsمحمد رضا سبزی, 06:14
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 09:11:40 چالش قضاوت در برنامه "عصر جدید"
از وقتی نیمه دوم قرن بیستم، دست‌خوش ادبیات پُست‌مدرنیسم شده است، اصلی‌ترین چالش این دوره، از بین رفتن اعتبار ساختارها و کلان روایت‌هاست، به چالش کشیده شدن اعتبار سنت‌ها و رسوم مذهبی و ملی است. در واقع انسان پُست مدرن، دنیای خود را، دنیایی بدون ساختار و فارغ از هر چهارچوب اعم از دین و قانون تلقی می‌کند و اساساً ارزشی برای آن‌ها قائل نیست. قضاوتی که انسان پست مدرن از اطراف خود دارد، حب و بغضش، رد و تأییدش، فارغ از هر گونه معیار و شاخصی است، چرا که او انسانی ضد معیار و ضد شاخص است یعنی هیچ معیار همه‌پسندی را به رسمیت نمی‌شناسد.
آنچه در برنامه #عصر_جدید در حال روی دادن است، تقویت مبانی پست مدرنیسم است. شاید به جرأت بتوان گفت، مهمترین خروجی عصر جدید که به صورت ناخودآگاه در اذهان ایرانیان در حال شکل‌گیری است، از بین رفتن معیارهای قضاوت است.
چهار داور با تخصص‌های مختلف، در حال قضاوت نمایش‌هایی هستند که لاجرم با تخصص آن‌ها مطابق نیست، اما باید برای ادامه روند مسابقه رای صادر کند. بماند که در بسیاری از موارد، کل تحلیل داورها از رأی سفید یا سرخ دادن‌ها، صرفاً کلمه‌ی "من دوست داشتم" است و همین. بدون هیچ مبنایی بدون هیچ شاخصی. یعنی اگر در یک حالت دیگر رأی متفاوتی به همان اجرا صادر شود، بدون هیچ اضطرابی خواهند گفت "دوست نداشتم" و همین. و بدتر از همه اینکه، در این برنامه چنین معیارهای بدون معیاری!، اصالت داده می‌شود، تشویق می‌شود. در چنین فضایی، آنچه در سبک زندگی مردم رخ خواهد داد، تئوری "هر چه من تشخیص می‌دهم درست است" اصالت خواهد یافت، و این‌جاست که مسأله مشورت‌پذیری و امر به معروف و نهی‌از منکر هیچ اعتباری نخواهد داشت که مذموم هم خواهد بود.
اساساً برنامه "عصر جدید" برنامه‌ای مفرح و بی‌هویت است که علاوه بر از بین بردن معیارها و شاخص‌ها، سبک زندگی خاصی را نیز ترویج می‌کند که موضوع یادداشت دیگری است.
پ.ن:
شاید عده‌ای بگویند مردم دنبال سرگرمی هستند و چنین نگاه فلسفی جامعه‌شناختی از موضوع ندارند. من هم قبول دارم، لیکن مسیر ذهن ناخودآگاه مردم از این برنامه‌هاست و با چنین رویکردهایی، سبک زندگی خاص و ذایقه های خاصی ترویج می‌شود که موضوع یادداشت دیگری است.

https://t.me/bayan_sabzi
11 viewsمحمد رضا سبزی, 06:11
باز کردن / نظر دهید
2020-06-14 07:48:00 اعتراض یک امر فرهنگی

چرا در ایران اعتراض خیابانی یک امر منفی تلقی می شود؟ چرا در ایران اعتراض خیابانی به مسائل مختلف سیاسی اقتصادی، منجر به خشونت می شود؟ اساساً اعتراض در چه سطحی از جامعه وجود دارد؟


شاید در وهله ی اول نوع مواجهۀ ما با مقولۀ اعتراض از جنس مسائل سیاسی و یا اقتصادی صنفی باشد منتها از آنجا که « اعتراض» یک پدیدۀ اجتماعی است و یا بهتر بگویم یک کنش اجتماعی است، می توان وجه دیگری نیز برای آن متصور بود، وجهی که بررسی آن پاسخ سؤالات فوق خواهد بود. وجه فرهنگی، همان قطعۀ فراموش شدۀ مقولۀ اعتراض.

نوع برخورد با "اعتراض" از سوی مردم و حاکمیت متفاوت است. مردم اعتراض را حق خود می دانند و انتظار دارند پیام مطالبه گرانۀ آنان به گوش مسئولان برسد. اما نوع مواجهۀ حاکمیت با اعتراض عمدتاً سیاسی امنیتی است. در واقع بیان اعتراضی مردم از جنس صنفی اقتصادی و بعضاً سیاسی است، اما آنچه که توسط حاکمیت دریافت می شود صرفاً سیاسی و امنیتی است. اینجاست که امکان کنش متقابل بین مردم و حاکمیت ایجاد نمی گردد

وقتی مردم به سمت اعتراض روی می آورند انتظار دارند خواسته هایشان صاف و ساده و بدون پیچیدگی به گوش مسئولان برسد، در مقابل حاکمیت گوش شنوایش ساختارمند است، یعنی مدعی است قوانینی برای رساندن حرف مردم به گوش مسئولین وجود دارد و مردم باید ذیل این ساختار خواسته هایشان را مطرح کنند. یعنی اینجا هم اختلاف در روش بیان و دریافت پیام، باعث به هم خوردن جریان کنش متقابل می گردد. یعنی حاکمیت، اعتراض مردمی را که خارج از ساختارهای ادعایی اوست، آنارشی تلقی کرده و ساختارگرایانه با آن مقابله می کند و برای جمع و جور کردن آشتفتگی حاصل از آن حتی به خشونت هم دست می زند. در مقابل وقتی مردم ساختارهای ادعایی حاکمیت را بسیار پیچیده و طولانی می بیند دچار یأس اجتماعی شده و اقدام به ساختار شکنی می کند و این ساختارشکنی را در هر زمان و در هر مکان ادامه می دهد. یعنی برای اینکه خود را از تبعات سیاسی امنیتی اعتراض های خیابانی نجات دهد، اعتراض را به سمت مقابله با ساختارهای فرهنگی می کشاند.

در واقع اعتراض، صرفاً حضور عده ای در خیابان و شعار دادن علیه کسی نیست بلکه مقابله و مخالفت مردم با ساختارهای فرهنگی و غیر فرهنگی جامعه، خود نوعی اعتراض است. و بعضاَ این اعتراض خود را در بیخیالی و بی توجهی عمومی خود را نشان می دهد. مثلاً یک موضوعی برای حاکمیت بسیار مهم است، در مقابل مردم معترض با بی توجهی به آن، اعتراض خود را نشان می دهند.


اگر بخواهیم آن وجه اصلی رویکرد فرهنگی اعتراض را مطرح کنیم می توان به "کنش متقابل بودن" آن اشاره کرد. یعنی اعتراض یک طرفینی دارد که باید در یک کنش متقابل همدیگر را بازسازی کنند. یعنی مردم با بیان خواسته ها چه ساختارمند و چه غیر ساختارمند، کنش را ایجاد کنند و در مقابل حاکمیت هم با توجه به خواسته های مردمی نسبت به رفع مشکلات و رفع پیچیدگی های ساختاری اعتراض و انتقاد، به بازسازی فرهنگ اعتراض دست یازد و معنای اعتراض را از خشونت، به بیان متین و حق مدار تبدیل کند.
اما اصلی ترین رویکرد ایجابی برای ایجاد فرهنگ اعتراض، مقولۀ آموزش است. واقعاً عمدۀ مردم، هم نسبت به حقوق خود آشنا نیستند و هم راههای ساختاری اعتراض و انتقاد را نمی دانند.

آن زمانی مشکلات ناشی از اعتراض کم خواهد شد که فرهنگ حق مدارانه در جامعه گسترش یابد و آن محقق نخواهد شد مگر با آموزش حقوق مردم به خود مردم.

محمد رضا سبزی
#اعتراض
#جامعه_شناسی
https://t.me/bayan_sabzi
78 viewsمحمد رضا سبزی, edited  04:48
باز کردن / نظر دهید
2020-06-01 10:39:56 دست پیش می گیرد پس نیافتد !!!

عباس آخوندی:
"فرزندکشی، آن هم دخترکشی را خُرد و سبک نگیریم. این نشان از جامعه‌ای دارد که عشق در آن مرده، اخلاق فروپاشیده و تعصب و جهل جای مروت و خرد نشسته است.
جامعه‌ای که گفتگویی در آن صورت نمی‌گیرد و به‌جای آن ستیز ستوده می‌شود، دوست داشتن در آن جایی ندارد و به‌جای آن خشونت، ارزش تلقی می‌گردد و جوان‌های آن یا رؤیایی ندارند و یا اگر دارند رؤیای گریز و نه تغییر است. بسیار باید تاسف خورد که چنین اتفاق‌هایی در درون یک حوزه‌ی تمدنی چندهزار ساله صورت می‌گیرد.
باید ازخود بپرسیم که آیا ما در حال تجربه‌ی زوال یک تمدن هستیم؟ به گفته‌ی جبران خلیل جبران برای انهدام یک تمدن سه چیز کافی است: ﺍﻭﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﺩﻭﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭّﻟﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ. برﺍﯼ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﻌﻠّﻢ. و ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ و اسطوره‌ها...و شوربختانه هر سه با هم در حوزه‌ی تمدنی ما چه اسلامی و چه ایرانی در حال وقوع هستند"

این مطالب افاضات آقای مهندس عباس آخوندی وزیر سابق و مدیر فعلی پرژه ایران شهری است.

من به آقای آخوندی حق می دهم ،کسی را که تا دیروز مهندس بود، عبای لاقبای ناجورِ "نظریه پرداز" را به تنش کرده اند، پدیده های اجتماعی را با خط کش پوزیتیویستی ببیند و با یک اتفاق کل جامعه را زیر سؤال ببرد. نکته دردآور ماجرا آنجاست که ما شوربختانه با طایفه ای مواجهیم که ده ها سال در عالی ترین رده های تصمیم گیری و اجرایی کشور، حضور داشته اند، اما به جای پاسخگو بودن، خود مدعی و منتقد معضلات اجتماعی شده اند.

آقای مهندس! رومینا اشرفی قربانی سیّاسان سرمایه دار است، آنجا که کوچکترین اقدامی برای آسان شدن کنش جنسی جوانان که همان ازدواج است توسط شما که مسئول مسکن جوانان بودید انجام نشد، و البته عوامل دیگر که مسئولیت آنها هم دست کسانی مثل شماست، باید که شاهد تصویری از آنارشی جنسی در سطح جامعه باشیم.

رومینا یک نماد است، نه نماد چالش بین تعصب و بی غیرتی، نه . رومینا نماد قربانی آنارشی جنسی است که در معبد سرمایه داران زر سالار ،توسط تعصب پدرسالارانه ذبح گردید.

آقای مهندس، این معبد، توسط شما و قبیله ی شما ساخته شده است، معبد شما در حال فروپاشی است، این خانه خرابی را به پای تمدن ایرانی اسلامی ننویسید. چرا که اگر کمی وقت کردید و برنامه های صدا وسیما را نگاهی انداختید خواهید دید در این تمدن ایرانی اسلامی کمک های مؤمنانه و مجاهدت های کادر درمان در بیماری کرونا، مثل یک ستاره در آسمان می تابد. ولی افسوس که به تعبیر قرآن قلبی که گناه کار است از بیان حقایق طفره می رود. ... وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ، وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ... ( آیه 283 سوره بقره)

https://t.me/bayan_sabzi
64 viewsمحمد رضا سبزی, edited  07:39
باز کردن / نظر دهید
2020-04-21 11:07:34 .
"رحمت" و "جوکر" دو تیپ اجتماعی.

جورج زیمل جامعه شناس آلمانی- که در اوایل قرن بیستم چشم از جهان فروبست- از جمله جامعه شناسانی بود که به ساخت تیپ اجتماعی بسیار علاقه داشت. او در آثارش از تیپ خسیس، ولخرج، غریبه، ماجراجو و فقیر نوشت. برای مثال در توصیف دو تیپِ «خسیس» و «ولخرج» معتقد بود که خسیس خوشبختی را صرفا در داشتن پول می بیند بدون آنکه به بهره مندی از پول و لذت حاصل از آن فکر کند. در مقابل، آدم ولخرج از لذت فوری که از خرج کردن پول به دست می آورد خشنود است.
نکته اساسی تیپ های زیمل، اجتماعی بودن آنها است، یعنی آنها در اثر کنش متقابل اجتماعی ساخته و پرداخته شده اند. یک تیپ اجتماعی بدون حضور در فضای اجتماع نمی تواند برونداد اجتماعی از خود نشان دهد.

تیپ اجتماعی یکی از موضوعاتی است که در دو فیلم "جوکر" و "خروج" کاملاً قابل مشاهده است که در وهله اول شباهت هایی با یکدیگر دارند.
هر دو سرکش، معترض و ساختار شکن. اما "رحمت" کجا و "جوکر" کجا!!! اگر بخواهم عنوانی برای تیپ اجتماعی فیل سینمایی "خروج" بگذارم "نام تاریخی "خارجی" را برایش انتخاب می کنم، همان عنوانی که امام حسین علیه السلام را با این عنوان خطاب قرار دادند. در واقع حاتمی کیا در ادامه شخصیت پردازی های سالهای قبل، از حاج کاظم گرفته تا رحمت یک تیپ را نشان می دهد، "خارجی" را. آنجا کاظم است و اینجا رحمت. اما آیا جوکر، خارجی نیست؟
جوکر خارجی نیست چرا که نحوه اعتراض و نتیجه اعتراضش همه در ساختار لیبرالیسم و عقلانیت ابزاری آن قابل توجیه و تفسیر است. جوکر روانی است و دارد نقش یک روانی را بازی می کند و نهایت عقلانیتش، عقلانیت رابین هودی است.
اما "رحمت" چطور ؟
رحمت، خارجی است، رحمت سرشار از عقلانیت است اما نه عقلانیت ابزاری که عقلانیت انقلابی، رحمت به ساختار و قانون احترام می گذارد، بیت المال سرش می شود، اما خارج از سمفونی قدرت می نوازد، خارج از تشریفات ساخته و پرداخته قالب این روزها رفتار می کند. خارج از عقلانیت محافظه کارانه تدبیر می کند. رحمتِ خارجی، ساخته و پرداخته اجتماع اش است، اجتماعی که از آخوند ترسو دارد تا شیرزن مبارز. تصویر جامعه رحمت، تصویر جامعه ایرانی است و هنرِ "رحمت" در به هم زدن صحنه نمایش سیستم مداران ایرانی است، در فاش کردن پشت صحنه ی نمایش رسانه ای دولت.

رحمت و حاج کاظم یک نفرند، اما خالق این شخصیت ها حاتمی کیا نیست، بلکه خالق آنها، کارگران #هفت_تپه و #هپکو و #ماشین_سازی و .... است،

رحمت صدایی است که باید شنیده شود ....
محمد رضا سبزی
#حاتمی_کیا
#خروج
https://t.me/bayan_sabzi
60 viewsمحمد رضا سبزی, 08:07
باز کردن / نظر دهید
2020-04-18 08:30:32 محصول غرب یا همان عقلانیت ابزاری


مدرنیته از وقتی لفظ مصطلح اکثر انسانها شده و سیاق و منش و سبک زندگی آنها را با خود تنظیم کرده، همیشه به دنبال تخریب داشته های سنتی با چوب عقلانیت بوده است. عقلانیتی که عیارش فردگرایی و سودمحوری بوده است. همه ما با این جمله آشناییم، « چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» دقیقاً مصداق همان عقلانیت ابزاری است که بشر به دنبال تولد نامیمون مدرنیته گرفتارش گردیده، گزاره ای که نه پشتوانه دینی دارد و نه توجیه تاریخی هویتی.

تصویری که از این نسخه در زندگی ایجاد می شود، تصویر یکی زندگی توأم با حرص و ولع مادیگرایانه و تلاش برای کسب منفعت بیشتر، آن هم نه برای جامعه که برای خودِ خودِ خود.
این خود-محور پنداری مبنای محاسباتی مدرنیته است و رد یا قبول حقوق انسانی، متناسب با آن تعریف می شود. مثلاً اگر فردی درون یک مشکل خانوادگی یا همگروهی گرفتار شده باشد، نسخه پیشنهادی مدرنیته، در وهله اول تأمین و تحقق حقوق آن فرد است و مباحثی ارزشی و عاطفی از قبیل ایثار و از خودگذشتگی محلی از اعراب ندارد، یعنی عاقلانه نیست که تو از خودت بگذری تا دیگری راحت باشد، تو حقت را نادیده بگیری تا دیگری در آسایش باشد. اگر هم این چنین ایثارهایی اتفاق بیافتد انگ غیر عقلانی خواهد خورد.

حال این فرمول «خودت را ببین، دیگری شاید بعداً» که محصول تفکر غربی است ( خواستگاه مدرنیته در غرب است) ، آثارش را در بحران های آخرالزمانی و پایان تاریخی قرن ۲۱، نشان می دهد.
در این بحران کرونایی ، حمله به فروشگاهها برای عقب نماندن از تهیه اقلام بهداشتی، درگیری فیزیکی برای گرفتن نان، رهاسازی افراد مسن و ترجیح جوانان به آنها، راهزنی هوایی و مصادره اقلام بهداشتی دیگر کشورها به نفع خود، افزایش اضطراب و وسواس روانی، همه و همه رفتارها و کنش هایی است که می توان بر اساس عقلانیت ابزاری غربی توجیه کرد. همان عقلانیتی که سالهاست کشورهای جهان را به اول، دوم و سوم تقسیم بندی کرده است، همان عقلانیتی که ساخت بمب اتم را توجیه می کند، همان که همجنس گرایی را قانونی می داند، همان که زنا و فحشا را در راستای ارضای نیازهای بشری جایز می داند، همان عقلانیتی که در آن، حق وِتو، اعتبار حقوقی دارد، و حق و ناحق مرزهایش را از دست داده است.


ویروس کرونا بیشتر از اینکه یک ویروس زیستی باشد، یک پدیده ی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی است. کرونا، دموکراتیک وار، تمامی کشورها را درنوردیده، سرمایه دار و غیر سرمایه دار نمی شناسد، نظام طبقاتی سرش نمی شود، متروپل، سنتی در دایره مفهومی اش جایی ندارد، جهان سوم و اول برایش یکی است.
این ویروس پست مدرن است، آمده است تا تفکیک ها را از بین ببرد، طبقات را بر سر سازندگان آن خراب کند و بشر مغرورِ به ظاهر عاقل را عابد کند. این ویروسِ نادیدنی، تمام همینه و دست آورد مدرنیته را تهدید می کند. تمام داشته های اخلاق مدرن را به بازی گرفته است. تمام تمامیت خواهی مدرنیته را مچاله کرده است.

در کنار همه اتفاقات عقلانی کرونایی، رویدادهای دیگری از جنس عقلانیت ایمانی دارد خود را به جهان تحمیل می کند، احسان مؤمنانه، پویش رحمت، رزمایش کمک به مستمندان، دست گیری از ندارها و ... همه و همه بر مدار «ایثار» می چرخد. همان مفهومی که غرب سالها آن را تحقیر و تمسخر کرده بود. و کانون اخلاقِ «ایثار مدار» جایی نیست جز، ایران اسلامی ، ایران خمینی و ایران خامنه ای.

باید گفت، باید فریاد برآورد، که این اتفاقات و این درخشش تاریخی مردم ایران ذیل مکتب انقلاب اسلامی روی می دهد، همان مکتبی که خود را طفیل مکتب علوی می داند. مکتبی که تکلیفش را حسین بن علی در سال شصت هجری مشخص کرده است. مکتبی که خود را زمینه ساز جامعه مهدوی می داند.

اینجا، زمین و اتفاقاتی که دارد روی می دهد، نشانه ی دورانی جدید است. و کانون تششع نور امید به عالم، همین ایران ماست.


https://t.me/bayan_sabzi
50 viewsمحمد رضا سبزی, 05:30
باز کردن / نظر دهید
2020-04-06 11:43:21
https://t.me/bayan_sabzi
53 viewsمحمد رضا سبزی, edited  08:43
باز کردن / نظر دهید
2019-02-04 23:57:51 تبریز 2018 و ابری که نبارید .

نزدیک 40 روز از رویداد تبریز 2018 و پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی می گذرد . رویدادی که به مثابه یک فرصت همچون ابری از جغرافیای سیاسی فرهنگی تبریز عبور کرد اما برای این شهر نبارید که نبارید !

اما تبریز 2018 چه بود ؟
سازمان کنفرانس اسلامی معروف به سازمان همکاری اسلامی طرحی را از سال 2015 با نام معرفی شهر نمونه گردشگری کشورهای اسلامی کلید زد. در این طرح هر ساله شهری از کشورهای اسلامی به عنوان ” شهر نمونه گردشگری جهان اسلام ” معرفی می شود. در اولین معرفی شهر قدس فلسطین در سال 2015 و در دومین معرفی شهر قونیه ترکیه در سال 2016 به عنوان شهر نمونه گردشگری جهان اسلام معرفی شدند. برای سال 2017 نیز شهر مدینه عربستان به این عنوان انتخاب و در نهایت شهر تبریز به عنوان شهر نمونه گردشگری جهان اسلام در سال 2018 انتخاب شد. این انتخاب در اجلاس کارشناسان ارشد نهمین کنفرانس وزیران گردشگری کشورهای عضو سازمان همکاری‌ اسلامی در شهر نیامی پایتخت جمهوری نیجر انجام شد. قبل از این انتخاب دو شهر تبریز و یزد از ایران با توجه معیارهای انتخاب به عنوان نامزد معرفی شده بودند که تبریز توانست این عنوان را نصیب خود کند.
گستره اثر این رویداد با توجه به تعریفی که از کشورهای اسلامی هست بسیار فراخ بوده است . با یک جستجوی معمولی در اینترنت می توان دریافت ، کشورهای اسلامی به کشورهایی گفته می‌شود که دین رسمی آن‌ها یا دین بیشتر جمعیت آنان اسلام است. بیشتر کشورهای اسلامی در خاورمیانه، آسیای میانه، شمال آفریقا، و جنوب شرقی آسیا هستند.
با این تعریف جمعیت کشورهای اسلامی جمعیتی میلیاردی و چند صد میلیونی است .

اما چرا تبریز نتوانست از این رویداد به نحو احسن استفاده کند ؟
نگاهی گذرا به برنامه های تبریز 2018 و نمود بیرونی آن در سطح شهر نشان از عدم تصمیم گیری درست و عدم اجرای اصولی آن است. همچنین در وبگاه مربوط به این رویداد ، کلیدواژه های "نتوانستیم" ، "نمی شود" و "بن بست مدیریتی" به چشم می خورد .
نگاه نگارنده راجع به این عدم موفقیت نه جناحی است و نه فرد خاصی را نشانه گرفته است . چون مسأله فراتر از این حرفهاست .
بن بست مدیریتی مذکور که باعث گردید تا مسئول تام الاختیار رویداد 2018 وادار به استعفا شود نه در کمبود بودجه و امکانات است و نه در عدم حمایت های قانونی . بن بست فوق در بن بست افکار مدیران بومی استان است . یعنی مدیران استانی شناختی از هویت و اهمیت زمین سیاسی و ثقل فرهنگی تبریز ندارند . و این عدم شناخت خود را در کلید واژه های نتوانستن و بن بست مدیریتی نشان می دهد.
به اذعان بزرگان مردم شناسی ، تبریز ثقل فرهنگی قفقاز بوده و هست ، امری که باور آن برای مردم و حتی بسیاری از مدیران سخت می نماید .
متأسفانه دیدگاهی که در باور مدیران مربوطه جولان می داد ، دیدگاهی از نوع تشریفات میزبان میهمانی بود ، همان روحیه ای که که در اغلب مردم اهل تبریز رواج دارد . تو گویی که باید کسی که به شهرمان می آید حتماً و باید از مراکز مجلل و مدرن و مراکز خرید دیدن کند و از دیده شدن حاشیه نشینی شهر و دیگر مشکلات آن خودداری شود . نشان به آن نشان که برای آبروداری در برابر خارجی ها ! روی چهره¬ی فقیر حاشیه نشینی شهر سطلهایی از رنگ پاشیدند و سوء مدیریتشان را زیر رنگ ریا قایم کردند .
بی تردید کشورهایی که برای بازدید از تبریز می آیند نه برای دیدن مراکز خرید و پاساژهای آنچانی است و نه برای فضای سبز تبریز . آنها برای فهم هویت تبریز ، تاریخ تبریز ، آداب و رسوم آن ، فرهنگ عمومی آن و ... و در یک کلام برای فهم تبریز می آیند .
می شد برای تاریخ تبریز کار کرد ، می شد برای تجلی هویت تبریز که همانا روحیه مجاهدت در پرتو مرجعیت شیعه بوده در دیگر کشورهای منطقه قفقاز کار کرد ، می شد از مجاهدت سرداران و سالاران ملی سخن گفت ، می شد از مهدی و حمید باکری و علی تجلایی گفت ، می شد از علامه ها گفت ، می شد از اولین هایش گفت ، می شد از بمباران دانشگاه تبریز گفت ، و می شد می شدهای بسیار .
برای شناساندن تبریز و تشویق کشورهای اسلامی ، خودشان به اروپا رفتند ! و به عنوان نماینده شهر تبریز ، مدتی اروپا گردی کردند . در حالی که می شد اصحاب رسانه های کشورهای اسلامی را برای یک هفته به تبریز دعوت کنند و با آشنا ساختن آنها از تاریخ و فرهنگ تبریز ، موجبات تولیدات چند رسانه ای آنها در رسانه های مختلف کشورهای اسلامی را فراهم آورند .

به واقع نتوانستیم آنطور که باید و شاید از این فرصت تاریخی استفاده کنیم . و این ناتوانی را نه در کمبود بودجه و اعتبار بدانیم و نه در مشکلات قانونی .
مشکل ، فهم رویداد بود که تا به خودمان بجنبیم ابر تبریز 2018 از بالای سرمان گذشت و ما همچنان با دهانی باز منتظر بارشی از این فرصت ابرگونه .


https://t.me/bayan_sabzi
105 viewsمحمد رضا سبزی, edited  20:57
باز کردن / نظر دهید
2019-01-28 09:10:42 مجمع تشخیص جلوی این گروگان‌گیری و راهزنی را بگیرد

هشت وزیر دولت آقای روحانی به رهبر انقلاب درباره الحاق به کنوانسیون‌های تکلیفی FATF نامه نوشته‌اند.
به خاطر داشته باشیم، فردا که خسارات FATF آشکار شد، همین جماعت آن را "تصمیم نظام" خواهند خواند، چنانکه در قصه برجام چنین کردند.
اعضای دولت آقای روحانی نه حاضرند تضمین بدهند که با اجرای FATF مسئله مبادلات بانکی ما حل خواهد شد، و نه حاضرند تضمین بدهند که با اجرای FATF مشکلی برای کشور پیش نخواهد آمد، بلکه صرفا می‌گویند اگر دستورات FATF اجرا نشود، مشکلات بیشتر خواهد شد!
این نحوه مواجهه با مسئله، نوعی باج‌خواهی و مسئولیت‌گریزی توامان است که فقط در داستان راهزنان و گروگان‌گیران شنیده‌ایم. مبادلات بانکی را که در اختیار کامل دولت است، گروگان گرفته‌اند و می‌گویند اگر درخواست‌های ما را انجام ندهید، وضعیت مبادلات بانکی بدتر می‌شود، اما اگر درخواست ما را انجام دادید، درباره بهبود یا بدتر نشدن وضعیت مبادلات بانکی هیچ تضمینی نمی‌دهیم!
دولت آقای روحانی به جای نامه‌نگاری با رهبر انقلاب، باید درباره فرجام FATF تضمین‌های سلبی و ایجابی لازم را بدهد. تضمین بدهند که اولا هیچ گونه مشکلی از ناحیه این کنوانسیون‌ها برای کشور پیش نخواهد آمد، ثانیا باید دقیقا مشخص کنند کدام مشکل بانکی به چه نحوی حل خواهد شد و فی‌المثل در وضعیت مشخص "الف" در مبادلات، پس از الحاق به CFT و پالرمو چه تغییری ایجاد خواهد شد.
با کلی گویی و هوچی‌گری حق ندارند کشور را وارد یک باتلاق دیگر کنند و بعد از روشن شدن فرجام ماجرا بگویند این وضعیت تصمیم نظام و تقصیر ترامپ بوده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام وظیفه دارد با اخذ این تضمین‌ها، در مقابل این گروگان‌گیری بایستد.
@syjebraily
@bayan_sabzi
82 viewsمحمد رضا سبزی, edited  06:10
باز کردن / نظر دهید
2019-01-13 07:48:33 ‍ رتبه جهانی فساد سیستماتیک در ایران

آیا می دانستید

در دنیا شاخصی به نام FSI وجود دارد که مربوط به سنجش فساد سیستماتیک می باشد و کشورهای جهان را بر اساس برخی ملاک های مالی رتبه بندی می کند، ملاک هایی از جمله ثبت مالکیت، شفافیت حقوقی، یکپارچگی مالیات و مقررات مالی، استانداردهای بین المللی و مالی.

فساد سیستماتیک به معنای فسادی است که زمینه های بروز آن بصورت حساب شده توسط حکومت یک کشور فراهم شده باشد؛ مثلا ایجاد زمینه برای فرار مالیاتی و مواردی از این دست...

اخیرا گروه «تکس جاستیس نتورک» بر اساس ملاک های فوق اقدام به سنجش کشور ها کرده که در این گزارش نمره پنهان کاری حکومت ها مشخص شده است.

طبق این گزارش، سوئیس فاسدترین کشور جهان معرفی شده چرا که با وضع قوانین خاص در کشورش، شفافیت مالی را کاملا محدود کرده و به همین دلیل پناهگاه بسیاری از متخلفان مالی جهانی شده که پول های خود را به این کشور منتقل می کنند تا غیرقابل رصد باشد و دست نهاد های حکومتی کشورشان به آن نرسد.

در این رتبه بندی آمریکا و جزایر کیمن به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند.

و شاید برایتان جالب باشد که بدانید در این لیست که نام ۱۱۲ کشور فاسد جهان معرفی شده، نامی از جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد!

طبق گزارش دیگری به نقل از روزنامه ایندیپندنت انگلستان، مقر ۹۰ درصد از صاحبان سرمایه لندن، خارج از کشور انگلستان است و بر این اساس اعلام شده انگلستان فاسدترین کشور جهان از نظر پنهان کاری و فساد سیستمی می باشد.

این به آن معنا نیست که در ایران فساد اقتصادی وجود ندارد، بلکه بدان معناست که قوانین وضع شده در ایران چندان زمینه را برای بروز فساد مهیا نمی کند و حاکمیت بطور سازماندهی شده فساد مالی ندارد.

در حالی امروز ایران در این جایگاه قرار گرفته که قبل از انقلاب، از این جهت وضعیت کاملا متفاوت بود و هیچ موردی از برخورد حکومت با مفسدان اقتصادی مشاهده نشده بود و همچنین بزرگترین اختلاس تاریخ ایران در آن دوران توسط حکومت اتفاق افتاد.

به گزارش روزنامه فایننشال تایمز (قدیمی ترین و پرنفوذ ترین روزنامه اقتصادی و سیاسی جهان) ، در بزرگترین دزدی تاریخ ایران، مبلغ ۳۵ میلیارد دلار (۵۲۵ هزار میلیارد تومان) از ایران خارج شد که اگر این مبلغ را بین جمعیت ۸۰ میلیونی امروز تقسیم کنیم به هر نفر ۴۳۷ دلار یعنی حدود چهارمیلیون و هر خانواده ۳ نفری حدود ۱۲ میلیون تومان تعلق میگیرد.

این مبلغ در سال ۱۳۵۷ توسط شخص محمدرضا پهلوی از ایران خارج شد.


منابع :

http://yon.ir/xxSuY

http://yon.ir/fWhmL

http://yon.ir/iYZD5


کانال
"حقایق سانسور شده جهان"
سروش
https://sapp.ir/haghaygh
تلگرام
@haghaygh_sansor_shodeh

.
11 viewsمحمد رضا سبزی, 04:48
باز کردن / نظر دهید