_من امشب بکارتمو از دست دادم میخوای همینجوری ولم کنی و بری؟ حد | بی خوابی و عاشقی...!
_من امشب بکارتمو از دست دادم
میخوای همینجوری ولم کنی و بری؟
حداقل یکم پیشم بمون تا دردم اروم شه!
با اخم چشم از تن #لختم گرفت و سمت ورودی چادر رفت که سریع سد راهش شدم و دست رو سینش گذاشتم
_تو تا وقتی من نخوام جایی نمیری دیاکو !
تن نحیفم در مقابل تن بزرگش زیادی کوچیک بود ولی بازم از رو نرفتم و پرو از گردنش اویزون شدم و دوباره رو #تخت انداختمش!
لعنتی....تنش واقعا خواستنی بود
در مقابل بقیه مردای قبلیمون اون بهترین بدنو داشت
یه اهنگر ماهر و جذاب با بدن برنزه و ماهیچه های سفت و قد فوق العاده بلند که حتی تن برادرامم کنارش به لرزه میوفتاد
اما من....من عاشق فرو رفتن تو اغوش گرم و سفتش بودم
_زیر شکمم درد میکنه
منو ببر لب چشمه حموم کنم!
گره ابروهاش با حرفم به هم نزدیک تر شد و دست بردم رو لحاف که از دورم بازش کنم اما قبل #لخت شدنم تنمو رو شونش انداخت و از چادر بیرون زد
_رابطه با من لذت بخش تره یا معشوقت؟
تنها واکنشش کوبیدن یه ضربه محکم رو #با.سنم بود و همینکه به چشمه رسید تنمو تو اب رها کرد
گمون میکردم بعد از رسوندن من بره اما با نشستنش رو تخته سنگ لبام کش اومد و اروم لحافو از روی تنم کنار کشیدم و به وضوح نگاه تیزشو رو تنم حس کردم
لیفمو برداشتم و با اب سرد چشمه #خیس کردم و به ارومی رو تن کبودم کشیدم
_د تموم کن کارتو بریم
صداش میلرزید و از فاصله دور هم میتونستم جسم بیدار شده #لای_پاهاشو ببینم و با ناز و تن لخت سمتش قدم برداشتم
_تو دوباره #تحریک شدی دیاکو؟
دست انداختم دور گردنش و با همون بدن خیس رو پاهاش نشستم
_باز میخوای به اوج برسونمت؟
خشمگین نگام کرد و یهو تنمو بالا کشید و رو چمنا #کوبوند...
https://t.me/+jjX7Fi0vwKNkZDg0
نهال دختر باکره رییس قبیله که ارزو س.کس با اهنگر جوون و خوش هیکل قبیله رو داره
مردی که خودش معشوقه داره ولی به خاطر جون معشوقش مجبور میشه تن به این سک.س داغ بده و.....
#صحنه_دار
