رابطه ممنوعه تو مدرسه پارت اول و واقعی رمانشه قسمت ۱ | بی خوابی و عاشقی...!
رابطه ممنوعه تو مدرسه
پارت اول و واقعی رمانشه
قسمت ۱
_اگر یه نفر ببینه چی؟
آروم دکمههای مانتوش رو باز کرد و بهم نزدیک شد و گفت:
_نترس، هنوز کسی نیومده. بیا شروع کنیم.
با دیدن بدنش اروم چسبوندمش به دیوار و بدنش رو #لیسیدم که اوفی گفت.
نخودی خندیدم و شروع کردم بدن #تپلش رو لیسیدن. چنگ محکمی به سینهاش زدم و بعد ولش کردم که گفت:
_خیلی حال داد!
جاهامون رو عوض کرد و آروم #شلوار مدرسهام رو #پایین کشید.
دستش که به #شورت صورتیم برخورد کرد خواستم خودم رو کنار بکشم که سریع شورتم رو پایین کشید.
آب دهنم رو قورت دادم که پاهام رو یکم بیشتر باز کرد.
_پری؛ میترسم.
سرش رو بهم نزدیک کرد و گفت:
_نترس.
- اگه یکی بیاد چی؟
نفسش رو روی بدنم بیرون فرستاد و گفت
- کسی نمیاد وایسا کارم تموم شه.
- دارید چیکار میکنید؟
که با صدای آقا معلم هینی از ترس کشیدم.
https://t.me/+S18S5OhWv7tkZTE0
https://t.me/+S18S5OhWv7tkZTE0
https://t.me/+S18S5OhWv7tkZTE0
https://t.me/+S18S5OhWv7tkZTE0
https://t.me/+S18S5OhWv7tkZTE0
تو پارت بعد معلم اینا رو میبینه و به شرط اینکه به مادرشون چیزی درباره کاری که داشتن انجام میدادن چیزی نگه اون ها رو مجبور میکنه هر روز...
بنر واقعی، پارت رمانشه