برای تهیه یه پست اینستاگرام در مورد پرفورمنس مارکتینگ سرچ می‌ک | DM Life | زندگی دیجیتال مارکتری
برای تهیه یه پست اینستاگرام در مورد پرفورمنس مارکتینگ سرچ می‌کردم که یه چیزی توجهم رو جلب کرد.
چنتا مفهوم هست که اینا به ظاهر مستقل در موردشون صحبت میشه ولی یکم عمیق بشی میبینی چقدر بهم گره خوردن و عملا جدا شدنی نیستن، ضمن اینکه به این مفاهیم بیشتر به دید ابزاری نگاه شده تا مفهوم. ولی در اغلب مقالات چه خارجی و چه داخلی که معمولا ترجمه همون خارجی‌ها هستن، به این 2 موضوع توجه نشده.
مفاهیمی که میخوام بگم پرفورمنس مارکتینگ، Data Driven marketing و شاخص کلیدی عملکرد (KPI) هست.
چیزی که من دیدم اینه که پرفورمنس مارکتینگ به سمت تبلیغات بیشتر گرایش پیدا کرده (نه 100%) و توی مقالات بیشتر در مورد نحوه هزینه کردن و بهینه کردن هزینه‌های تبلیغات صحبت میشه. محتواها در مورد بازاریابی داده محور یا همون Data Driven marketing بیشتر به سمت big data و customer insights میره که خیلی کلی‌تر هستن. و KPI به صورت مستقل و صرفا به عنوان شاخص برای ارزیابی عملکرد در موردش صحبت میشه. (این مورد رو میشه بهش فقط دید ابزاری داشت) اما به نظر من اگر پرفورمنس مارکتینگ و بازاریابی داده محور رو فقط به دید ابزار نگاه کنیم، اشتباه بزرگی مرتکب شدیم.
داده محور بودن فقط یک ابزار و مربوط به big data نیست. از نظر من data driven بودن یک مدل ذهنی (mindset) هست. یک متد فکر کردنه، اینکه بدون دیتا صحبت نکنیم. بدون دیتا تصمیم نگیریم. بدون دیتا عمل نکنیم. این دیتا میتونه کم هم باشه ولی خیلی بهتر از صرفا نظر شخصیه.
در ادامه اگر من مدل ذهنی داده محور داشته باشم، میتونم پرفورمنس مارکتر باشم. نمیشه داده محور نبود ولی پرفورمنس رو بهبود داد. پرفورمنس مارکتینگ رو بازاریابی عملکرد ترجمه می‌کنند و چطور میشه عملکرد را مورد بررسی قرار داد بدون اینکه ذهن داده محور داشته باشیم؟! اگر مدل ذهنی داده محور نباشه، به نظرم بایاس یا خطاهای ذهنی و شناختی به شدت میتونن روی تصمیم‌های ما تاثیر بذارند و از گرفتن تصمیم‌های درست ما را دور کنند.
در پایین‌ترین سطح این هرم فرضی شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIها) قرار دارند. در واقع شاخص‌های کلیدی عملکرد چیز عجیب غریبی نیستن، صرفا یکسری سنجه (metric) هستن که ما تشخیص دادیم تو کسب و کار ما مهمتر از بقیه سنجه‌ها هستن. یعنی صرفا یکسری دیتا که در اغلب موارد به تنهایی اطلاعات خیلی خاصی نمیدن، ما از این دیتاها استفاده می‌کنیم تا با ذهن داده محور بتونیم عملکرد را بررسی و بهبود بدیم.
اینطوری میشه که میتونیم یک پرفورمنس مارکتر خوب باشیم و بازاریابی عملکرد را به معنای واقعی اجرا و در نهایت به بالاترین بازدهی در فرآیندهای مارکتینگ و کسب و کار برسیم.
خوشحال میشم نظر شما رو هم در این زمینه بدونم.
پ.ن: تو این مطلب فقط میخواستم نظرم رو بگم و وارد جزئیات و توضیحات اینا نشدم، شاید در آینده در مورد هر کدوم از این مفاهیم بیشتر صحبت کردم.
