Get Mystery Box with random crypto!

@benamezan حضرت عیسی را دیدند که چنان شتابان به سوی کوه می‌د | 👉🏾به نام زن👈🏾

@benamezan

حضرت عیسی را دیدند که چنان شتابان به سوی کوه می‌دود که گویی از برابر شیری گرسنه می‌گریزد.
مردی با سرعت در پیِ او رفت و پرسید: «کسی دنبال تو نیست، چرا مانند برق و باد می‌گریزی»؟
اما حضرت عیسی چنان گرمِ دویدن بود که مجال پاسخ گفتن به آن مرد را نیافت.
مرد خود را به عیسی رساند و گفت: «به خاطر خدا، یک لحظه درنگ کن و مرا از این سرگشتگی نجات بده....نه حیوانی در پیِ توست، نه کسی تو را تعقیب می‌کند خطری برای تو وجود دارد؛ چرا این‌گونه سرآسیمه و شتاب‌زده می‌دوی»؟
عیسی پاسخ داد: «من از یک احمق می‌گریزم. به کناری برو و مانعِ من مشو»!
آن مرد حیرت‌زده پرسید: «آیا تو همان عیسایی نیستی که با اسمِ اعظمِ حق، مرده‌ها را زنده می‌کند و بیماران را شفا می‌دهد»؟ عیسی فرمود: «آری، من همانم».
مرد گفت: «حال که تو چنین کارهای عظیمی را انجام می‌دهی، چرا از پسِ یک احمق برنمی‌آیی»؟
و عیسی فرمود: «به خداوند سوگند، من اسم اعظم را بر کور و کر خواندم، شفا یافتند، آن را بر کوه خواندم، شکافته شد، آن را بر مرده‌ها خواندم، زنده شدند، اما بارها، با نهایت مهربانی، نامِ خدا را بر دلِ انسان احمق خواندم، هیچ سودی نداشت و شکیبایی و مهرورزیِ من بر لجاجتِ او افزود؛ ازاین‌رو هیچ چاره‌ای جز گریختن از برابر او برای من نمانده است».
مولوی معتقد است طبق اصل سرایت، اگر ساعتی بر روی سنگی سرد بنشینیم، به تدریج گرمای بدنِ ما به سنگ منتقل می‌شود و سرمای سنگ به بدنِ ما سرایت می‌کند.
همنشینی با احمق نیز باعث می‌شود که حماقت، سردی و ستیزه‌ روییِ او به ما سرایت کند و ایمان، گرما، نیرو و نشاطِ ما از دست برود.
از بحث کردن با احمق بپرهیزیم.

ز احْمقان بگْريز! چون عيسى گريخت

صحبتِ احمق بسى خون ها كه ريخت

#حضرت_مولانا

@benamezan