Get Mystery Box with random crypto!

عاشق نور بود عاشق طلوع عاشق جسارت و امیدی که هر صبح، تمدید می‌ | 👉🏾به نام زن👈🏾

عاشق نور بود
عاشق طلوع
عاشق جسارت و امیدی که هر صبح،
تمدید می‌شد.
دلش می‌خواست از اشتیاقِ خارق‌العاده‌اش به آفتاب، با کسی حرف بزند،
که با کسی راحت حرف بزند...
و درماندگیِ عمیقی در خودش حس می‌کرد
وقتی در دایره‌ی امنیتش کسی را نمی‌یافت که بتوان به او از هیجانات و رنج‌ها گفت، لبخند زد، اشک ریخت، و در مقابل نگاه پذیرای او، آرام شد ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

@benamezan