Get Mystery Box with random crypto!

بعد میریم پپرونی.

لوگوی کانال تلگرام berimpepperoni — بعد میریم پپرونی. ب
لوگوی کانال تلگرام berimpepperoni — بعد میریم پپرونی.
آدرس کانال: @berimpepperoni
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.85K
توضیحات از کانال

بشینید رو چشمام تا بریم پپرونی.

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2023-01-10 04:42:07 امشب از سر شب برف اومد، ساعت زیادی رو زیرش وایسادم و به آسمون نگاه کردم به امید اینکه تو ازاون بالا در حال نگاه کردن باشی، آدم برفی درست کردم و الانم از پنجره دارم به برف نگاه می‌کنم چون اولین باره که برف میاد، آدم برفی هست، اما تو نیستی.
6.3K views01:42
باز کردن / نظر دهید
2023-01-10 04:37:13 https://t.me/JaaeKeHasti/2809
1.3K views01:37
باز کردن / نظر دهید
2023-01-08 02:32:25 هواپیما رو که زدند یک هفته داشتی واسش گریه می‌کردی، تیکهٔ روزنامه‌ای که خبرش رو زده بودند رو زده بودی به دیوار اتاقت و می‌گفتی هرموقع چشمم بهش می‌خوره گریه‌ام می‌گیره، یادمه انقدر گریه کرده بودی که گفتی مامانت اومده و تیکهٔ روزنامه رو از دیوار اتاق کنده. انقدر گریه کردم که مامانم می‌خواست نقاشیات رو از دیوار بکنه، انقدر غم دارم که قلبم داره کنده می‌شه‌. امسال دیگه نیستی که برای ری‌را و پونه و آرش گریه کنی، ولی من هستم و گریه می‌کنم. برای تو، ری‌را، آرش و پونه.
10.1K views23:32
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 22:20:07 من نیستم مراقب تو باشم ولی تو مراقب منی، مثل همیشه‌.
4.1K views19:20
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 19:36:57 همه‌چیز می‌تونست یه‌جور دیگه پیش بره، من و توأم می‌تونستیم چندروز بیشتر شاد باشیم و چندبار بیشتر بیرون بریم و چندساعت بیشتر کنار هم بخندیم. می‌تونستیم چندبار بیشتر تلفنی باهم حرف بزنیم و چندبار بیشتر توی ویدیوکال باهم آرایش کنیم. می‌شد چندتا کافهٔ بیشتری باهم بریم و چندتا عکس بیشتر باهم بگیریم و چندکلمه بیشتر باهم حرف بزنیم.می‌شد چندتا نقاشی بیشتری بکشی و چندتا کوکاکولای بیشتری بخوری و به گربه‌های بیشتری ازاون غذاهای گربهٔ توی کیفت بدی. حداقلش این بود که می‌شد برای آخرین بار بریم بیرون چون آخرین باری که باهات حرف زده بودم بهت گفته بودم یکاریش می‌کنم؛ می‌شد همه‌چیز جور دیگه‌ای پیش بره.
11.6K views16:36
باز کردن / نظر دهید
2022-12-29 19:20:46 باورم نمیشه و دیگه تلاشی هم نمی‌کنم که باورم بشه، به قول بچه‌ها مگه می‌شه آدم یه عضوی از بدنش رو از دست بده و بعد یه مدتی یادش بره که مثلاً چشم نداره؟ احتمالاً تا آخر هم باورم نشه و هر لحظه منتظر باشم که تو بهم زنگ بزنی که الان دیگه بهترم و می‌تونی بیای پیشم. خیلی درمانده هستم و دیگه تورو ندارم که بهت زنگ بزنم و تو مثل خابی ساده‌ترین راه حل رو بذاری جلوی پام، خیلی گریه می‌کنم و دیگه تو رو ندارم که پیشت گریه کنم و اون پسره بیاد ازت بپرسه دوستت چشه؟ پسره ولش کرده؟ خیلی دلم تنگ شده و دیشب توی خوابم بهت گفتم خیلی دلم برات تنگ شده و تو بهم گفتی خره منو که می‌شناسی، من اصلا. بعد باهم خندیدیم ولی تو دیگه نیستی که باهم بخندیم و بگیم ما خیلی بامزه‌ایم‌. این چندروز نوتیف هرکسی رو بگی برام اومد ولی هیچکدوم تو نبودی که اول ویست حتی با حال بدت بگی «هلووو». اون روز توی مسیر خونمون تا خونتون که صدبار اومده بودم گم شدم و دیگه نبودی که بهت زنگ بزنم که من گم شدم، توروخدا پیدام کن. هرسری که اومدم پیشت بهت گفتم که زندگیم بدون تو مختل شده و خودت هم تایید کردی که تو خیلی دست و پاچلفتی‌ای. دیگه زندگیم مختل نیست، زندگیم خراب شده‌ست‌‌، منم که خیلی دست و پا چلفتی‌ام‌.
11.3K views16:20
باز کردن / نظر دهید
2022-12-29 16:27:03 امروز شد یک هفته که دیگه نیستی و احتمالا آمار دقیق اینکه چند وقت شده نیستی رو فراموش می‌کنم چون هر روزی که بگذره هم باز نیستی. این یک هفته کنار هم قرار دادن کلمات و از تو نوشتن حتی از سخنرانی‌های رئیسی هم کار سخت‌تری بود و در تلاش بودم این واقعیت رو قبول کنم که دیگه نمی‌شه بهت پیام داد و حالت رو پرسید یا اینکه به استوری‌ها ریپلای بزنی و بگی مگه قرار نبود بیای. اتفاقا می‌خواستم بیام و منتظر بودم که حالت خوب بشه ولی خب دیگه الان هم هر موقع بیام باز تو نیستی که هر چند دقیقه بپرسی الان کجایی و چقدر مونده. آخرین‌باری که هم‌ رو دیدیم چند روز مونده بود تا عمل‌ کنی و دکتر گفته بود که نباید فست فود بخوری و گفتی بیشتر از هرچیزی دلم فست فود می‌خواد و گفتم می‌خوای بریم سفارش بدیم ولی بگیم برای مارو دیر آماده کنن تا دیگه فست فود نباشه؟ نمی‌تونم از دوستت بپرسم که توی این چند ماه تونسته بودی فست فود بخوری یا نه چون گریه‌ام می‌گیره با هر جوابی. گریه نکردن تو تاکسی کار سختیه چون راننده می‌خواد ربط بده به مسائل کشور. به‌هرحال شاید زمان دقیق اینکه چقدر نیستی رو فراموش کنم ولی خودت به عنوان یکی از بهترین دوست‌های که داشتم رو نمی‌تونم فراموش کنم و گریه نکردن تو تاکسی واقعا کار سختیه.
2.8K views13:27
باز کردن / نظر دهید
2022-12-27 22:00:47 بین ما جدایی افتاده و مطمئناً تو داری منو می‌بینی و همیشه کنارمی، بین ما جدایی افتاده و مطمئناً روزی همو بغل می‌کنیم و دیگه جدا نمی‌شیم. منتظرتم و منتظرم بمون و با کسی دوست نشو چون من از همشون بامزه‌ترم.
11.5K viewsedited  19:00
باز کردن / نظر دهید
2022-12-27 21:46:53 یکسری اتفاقاتی توی زندگیت میفتن که تو هیچوقت توی خوابت هم نمی‌دیدی و با خودت می‌گی دیگه امکان نداره بتونم نفس بکشم و واقعاً هم نفست بالا نمیاد و به سختی نفس می‌کشی ولی بازهم بیدار میشی و مجبوری ادامه بدی. یکسری اتفاقاتی توی زندگیت میفتن که قلبت رو تیکه تیکه می‌کنند و خودت رو داغون می‌کنند و درواقع چیزی از تو باقی نمی‌مونه جز پوسته‌ای توخالی و باز این پوستهٔ توخالی بیدار میشه و مجبوره ادامه بده، یکسری اتفاقاتی توی زندگیت میفتن و تو هیچوقت نمی‌تونی باورشون کنی چون توی زندگیت تنها چیزی که باید باور می‌کردی اینه که زندگی خیلی وحشتناک و سخت و دردناکه.
5.4K views18:46
باز کردن / نظر دهید
2022-12-23 22:21:44 بازم یه طرف قضیه منم، یه طرف قضیه تو. اما قضیهٔ این بار نه حل شدنیه نه قابل باور. این بار من اینور تک افتادم، تو اونور تک افتادی. این‌بار تو دستات جون نداره و باور کن که دستای منم جون نداره‌. این بار تو نفس نداری و منم نفسی برام نمونده. این بار تو خوابی و…
5.0K views19:21
باز کردن / نظر دهید