Get Mystery Box with random crypto!

Berkeh☕️📚📖✏️🎶🎥

لوگوی کانال تلگرام berkeh27 — Berkeh☕️📚📖✏️🎶🎥 B
لوگوی کانال تلگرام berkeh27 — Berkeh☕️📚📖✏️🎶🎥
آدرس کانال: @berkeh27
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 14.60K
توضیحات از کانال

بـــرکــــه َم
مانند ِ موج اهل ِ تلاطم نیستم
خـوبـَم اما فکر ِ اثباتش
به مردم نیستَم
🌱🍭
چنل فیلم وسریالمون
📺 @video_berkeh
🍃
تبلیغاتمون📋
@tabliqat_berkeh
اینجاباهام‌حرف‌بزنید✆
https://t.me/BiChatBot?start=sc-171545171

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2023-06-13 01:36:21 NewMusic

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
215 views22:36
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 23:28:43 گاهی زندگی با ناکامی ها و تلخی هاش
به ما یاد میده که راه درست چه شکلیه..


⁣@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
364 views20:28
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 18:30:46 NewMusic

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
626 views15:30
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 14:15:14
ثمره صبر همیشه شیرین است



@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
792 views11:15
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 12:50:14 داشتیم عکسای دوره نوجوونیمو میدیدیم ،
و خانوادگی غش غش به سیبیل و دماغ گنده ام میخندیدیم
که یهو گفت چقدر قشنگ بودی!!!!
جدی جدی این مَرد خیلی عاشقمه

‌@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
798 views09:50
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 11:30:16 اگه:
صورتت جوش میزنه روتین نداری
طرفدار میکاپ های خاصی
ایده استایل عکاسی میخوای
دنبال منبع موزیک ترند میگردی
همش اینجاس : @colorful_house_art
842 views08:30
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 10:31:03 چند سال قبل در داستانی کوتاه از یک نوازنده‌ی ترکمن نوشته‌بودم که به جستجوی زنش به تهران آمده. امروز خیال کردم دیدمش. سرایدار است. پیر شده. پرسیدم انار را پیدا کردی بالاخره؟ گفت حالا که فصل انار نیست، و خندید. خیالم راحت شد که نه؛ داستانم واقعی نشده. برای مرد قصه‌ی من همیشه فصل انار است.

اما شبیهش بود. بسیار شبیه. لابد رنج آدم‌ها را شبیه هم می‌کند. رنج مثل رنده‌ی ورزیده‌ی یک خرّاط، به جان آدم می‌افتد و شکلش می‌دهد. ما گِل غمگینی هستیم که دستانی ورزمان داده. برخی را دستانی ماهر، برخی را مثل من دستانی ناشی.

در آن قصه، انار دوست داشت برقصد اما قبیله عیب می‌دانست. شوهرش می‌مرد برای رقصیدنش وقتی دست به ساز می‌برد، اما از حرف مردم می‌ترسید. از انار خواست فقط برای او برقصد. اما انار طاووس باغ عدن بود. دلش می‌خواست دنیا تماشایش کند وقتی انحنای بدنش را به رخ می‌کشد. پس گریخت و به تهران آمد و میان جمعیت گم شد. مرد نوازنده آمد تهران. مدت‌ها در سایه‌ی تلفن همگانی میدان انقلاب می‌نشست و ساز می‌زد. صورتش کم‌کم تکیده شد. بعد، تلفن همگانی را جمع کردند چون دیگر کسی نیازی به آن نداشت. یک‌روز، عاقبت سازش را فروخت و با پولش بلیت قطار خرید به سمت خانه. در ایستگاهی بین راه نزدیک کوه‌ها پیاده شد، و دیگر کسی او را ندید. نه او را، و نه انار را، و نویسنده‌ای را که انار سرخ دلش میوه‌ی شب یلدای مردم شد.
همین.
#حمیدسلیمی

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
878 views07:31
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 09:30:53 NewMusic

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
811 views06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 08:40:04
‹ ›

دلت را بِتکان اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمين
بگذار همانجا بماند !
فقط از لابه لای اشتباه‌هايت يک تجربه را بيرون بکش قاب کن و بزن به ديوار دلت !
اشتباه کردن اشتباه نيست در اشتباه ماندن اشتباه است !

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
835 views05:40
باز کردن / نظر دهید
2023-06-11 20:41:37 NewMusic

@berkeh27 ••• ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
995 views17:41
باز کردن / نظر دهید