Get Mystery Box with random crypto!

مامان وقتی با بابا نامزد شدن فقط ۱۷ سالش بود، برای خوندن خطبه | دانستنی های جالب و جذاب

مامان وقتی با بابا نامزد شدن فقط ۱۷ سالش بود، برای خوندن خطبه عقد تا ۱۸ سالگی مامان صبر کردن.
بابا ۴ سال ازش بزرگتر بود، یه جوون ۲۲ ساله!
توی همون دوران یه بار بابا میره خونه مامان اینا، یکی به بابام میگه که فلانی (مامان من) در موردت فلان حرف رو زده؛ بابام با همون‏ سن کمش جواب میده: فلانی هرچی گفته حرفش روی سر من جا داره!
با همین جمله دهن کل فامیل تا ابد بسته شد. هنوزم که هنوزه کسی جرات نداره تو روی بابای من بگه بچه‌هات فلان کارو کردن چون می‌دونن بابا پودرشون می‌کنه...

شاید تنها راز موندگاری یه خانواده اینه که نذاری کسی بهش نفوذ کنه!

@Beruzbebin