من ژوليت هستم بيست و سه ساله يک بار طعم عشق را چشيدهام مزه | اشعار ناااااب.....
من ژوليت هستم بيست و سه ساله يک بار طعم عشق را چشيدهام مزه تلخ قهوه سياه می داد تپش قلبم را تند کرد بدن زنده ام را ديوانه حواسم را به هم ريخت و رفت. من ژوليت هستم هزار ساله و هنوز زندهام.