2018-03-17 23:51:17
گزارش مکنزی (Institute Global McKinsey )از اقتصاد ايران و وضعيت شرکتها در سال 1397
1. بزرگترین مشکل شرکتها در سال بعد، کمبود نقدینگی است
این فشار در ششماهه اول سال 15 % بیشتر میشود. در انتهای سال 97 به حدود 30 % خواهد رسید
2. شرکت هایی موفق هستند که مشکل نقدینگی نداشته باشند. سال بعد سال حذف شرکتهایی است که مشکل فروش و تامین نقدینگی را دارند
3. اولویت اول شرکتها در سال بعد نباید سودآوری باشد. بلکه صرفا حفظ قدرت نقدینگی و حفظ سهم بازار ولو با سود صفردرصد باید باشد
4. با عنایت به قیمت پائین نفت و حجم عظیم هزینه های جاری دولت، هیچ پولی در اقتصاد بابت سرمایه گذاری وجود نخواهد داشت. ممکن است صرفا یک بخشی در پالایشگاه ها و آن هم بدلیل ماهیت محصولات آن که قابل ذخیره سازی نیستند، سرمایه گذاری شود. لذا هیچ امیدی به سرمایه گذاری جدید نیست.
5. کالاها به سه دسته زیر قابل تقسیم هستند:
کالاهای سرمایه ای
کالاهای مصرفی اجتناب پذیر
کالاهای مصرفی اجتناب ناپذیر
6. باعنایت به بند 4 ، تمام شرکت هایی که در زمینه کالاهای سرمایه ای کار میکنند صدمه خواهند خورد. مثال در حوزه ساخت و ساز و مسکن، بازار سهام و سپرده گذاری در بانک!
7. .شرکت هایی که در حوزه کالاها و خدمات مصرفی اجتناب ناپذیر فعالیت دارند، احتمالا در سال بعد مشکل زیادی نخواهند داشت، چرا که تقاضای این بخش حذف شدنی نیست.
8. دولت هم هیچ طرح و برنامه ای برای کمک به شرکتها ندارد لذا پیش بینی میشود طی دو سال آتی حدود 50 % از شرکتها، ورشکسته شوند.
9. استراتژی "پول، پول می آورد" به آخر عمر خود رسیده است. کسانی که با سپرده گذاری قصد افزایش ثروت داشتند، به مرز ورشکستگی رسیده اند.
10. نگهداری موجودی کالا به امید افزایش قیمت بدلیل تورم یک اشتباه مرگبار است.
11. استراتژیهای محوری اقتصاد ایران در ادوار گذشته:
دوره احمدی نژاد: مسکن محور بود. لذا هر کسی دستی در بازار مسکن داشت
دوره روحانی: سپرده محور شد. همه ترجیح دادند وجوه خود را در بانکها نگهداری نمایند
سال بعدی: فروش محور خواهد بود. یعنی استراتژی باید فروش، حتی با سود صفر مد نظر باشد. چرا که در تامین نقدینگی مشکل خواهد بود.
یکی از استراتژیهای اصلی باید فروش نقدی باشد. فروش چکی به معنی عدم اطمینان در وصول چکهاست و از این نظر شرکتهای زیادی را در ورطه ورشکستگی خواهم دید.
12. ما دیگر در اقتصاد ایران شاهد تورمهای جهشی نخواهیم بود. تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمتها در همه بخشها. ممکن است در یک بخش خاص بطور موقت افزایش قیمت داشته باشیم، مثال قیمت ارز بالا برود، این به معنی کاهش قدرت خرید مردم است و لذا کاهش تقاضا در سایر بخشها را خواهیم داشت، لذا سطح عمومی قیمتها ثابت خواهد ماند.
13. رقابت بین شرکتها شدیدا افزایش می یابد. شرکتهایی موفق تر خواهند بود که مدیریت هزینه ها را بنمایند و خود را سبک کنند. بهره وری را بالاتر ببرند. شاید بهتر باشد برخی از کارها را که در تخصص شرکتها نیست، برون سپاری شوند تا با هزینه کمتری انجام شوند.
14. ویژگی شرکتهای موفق در سال بعد:
بدهی بانکی ندارند
بدهی به بازار ندارند
محصول یا خدمتی را عرضه میکنند که مردم حاضرند آن را نقدی خرید کنند
15. سال بعد سال اضمحلال فروش سنتی و عرفی (فروش چکی) خواهد بود. مطالبات بالا خواهد رفت، ریسک عدم دریافت زیاد خواهد بود، تامین نقدینگی با مشکل مواجه خواهد شد و لذا شرکتهای زیادی به همین دلیل از بین خواهند رفت.
16. لزوم تهیه صورتهای مالی بصورت ماهانه و یا حتی هفتگی به شرکتها توصیه میشود که نگاه دقیقتری به وضعیت مالی خود داشته باشند.
17. شاید بهتر باشد که دستمزد همکاران به جای رابطه مستقیم با حضور فیزیکی ایشان در محل کار، به نتایج عملکرد ایشان وابسته باشد. لذا به این صورت بهره وری افزایش می یابد و احتمال حذف شرکتها کمتر خواهد شد.
18. با تمرکز روی فروش و کسب نقدینگی احتمال موفقیت بیشتر است. یکی از نکات مهم افزایش گردش کار است. شاید با سالی یک و یا دوبار گردش مالی به معنی حذف از صحنه رقابت باشد. گردش مالی کار باید حداقل سالی 6 بار باشد.
19. استراتژی اصلی فروش در سال بعد باید عبارت زیر باشد: " به اندازه ای سود بگیرید که بتوانید نقدی بفروشید"
20. جهت رفع مشکل نقدینگی:
گردش کالا و گردش کار باید بیشتر شود
نیاز به نقدینگی کمتر شود
برای مثال کالاهای غیر منقول باید با الویت بندی تبدیل به کالاهای منقول شود
اموال غیر منقول باید 10 % پرتفوی دارائیها باشد
21. لذا همان گونه که اشاره شد باید موجودی کالا را در حداقل خود نگهداری نمود.
22. اموال اضافی را باید هر چه سریعتر فروخت.
23. شاید به جای خرید ساختمان برای دفاتر کار و ... بهتر باشد آنها را اجاره کرد.
24. میانگین نرخ ارز تا پایان سال آینده یک تغییراتی دارد. شرکت
771 views20:51
ب
