Get Mystery Box with random crypto!

هنگامی که به نوشته‌های پژوهشی در حوزه خصوصی سازی آموزش در ایرا | بی‌نصیب(رسانۀعدالت‌‌آموزشی)

هنگامی که به نوشته‌های پژوهشی در حوزه خصوصی سازی آموزش در ایران مراجعه می‌کنیم متوجه می شویم که اولا کارهای انجام شده بسیار اندک و معمولا خالی از دقت‌های نظری و عملی است.


نتیجه این فرآیند هم تقلید بی چون و چرا از مدل‌های نظامات آموزشی خارجی و ارائه نوعی سیاستگذاری درهم ریخته و بی‌درو پیکر است که نه تنها کارکرد مدل اصلی را حفظ نکرده بلکه آسیب‌های فراوانی نیز دارد.

نوشته زیر که بخشی از گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک با عنوان « خصوصی‌سازی آموزش در کشور های درحال توسعه پیامدها و نتایج»می باشد به این ضعف پژوهشی اینگونه اشاره میکند.


«کمبود شواهد در این زمینه فراتر از خطر آلودگی‌های ایدئولوژیک، ممکن است به دلیل مسائل روش‌شناختی باشد. نخست این که معانی مفهوم آموزش خصوصی حتی در کشورهای توسعه یافته ممکن است مورد ابهام باشد و شامل اشکال مختلف ارائهٔ آموزش باشد. مدارس خصوصی واقعیتی یکدست نیستند. از مدارس نخبه تا مدارس کم هزینه، شهریه‌ای و مدارسی که توسط اجتماع‌های محلی اداره می‌شوند همه میتوانند نمونه‌هایی از مدارس خصوصی باشند. دوم، آنها میتوانند شامل طیف وسیعی از مقررات حکومتی شوند و از این نظر در پیوستاری قرار گیرند که در یک سو مدارس به کلی مستقل از دولت و مبتنی بر بازارهای آزاد یا شبه بازارها تا مدارس به شدت تحت نظارت دولت و یا حتی حاشیه‌ای. سوم این که آنها ممکن است به تمامی اقشار دانش‌آموزان خدمات ارائه ندهند بلکه ممکن است در زمینه دانش‌آموزان دست به گزینش بزنند یا نزنند. چهارم این که مدارس خصوصی می‌توانند به دلایل مختلفی ایجاد شده باشند که از انتظار افزایش سود مالی تا خدمت‌رسانی به اجتماع‌هایی که توسط دولت خدمات کمتری دریافت می‌کنند و یا هیچ خدماتی دریافت نمی‌کنند، در این طیف قرار دارند و متناسب با این اهداف عمل میکنند. اغلب در بررسی پژوهشها این تفاوتها در نظر گرفته نمیشوند و تصویری ارائه میشود
که در آن مرز میان تمامی اشکال گوناگون مدارس خصوصی از جمله زمینه‌ها و اهداف سیاستگذاری آنها مغشوش است.

#خصوصی_سازی
#آموزش

نصیب
|رسانه عدالت‌آموزشی|

@nasib_ir