میگویند دنيا ادمها را عوض ميكند آنقدر دوستت دارم ها ... خاطرات ... دلواپسى ها ... دلتنگى ها ... با شعر هاى گوناگون بر روى قلمم چرخيده كه خسته شده ام عوض هم نشدهام بارها قلم را زمين گذاشته ام تمامِ آشوب هاى قلبم را با هر طپش گوش دادهام و هر بار به خودم نگاه كردم حضورت را خواستم ديگر كافيست اين نوشتن ها تو را به من نمى رساند كجايى جانم ...!!! بى تابانه مى خواهمت ... جون دلم...