دیده ام گاهی در تب،ماه می آید پایین، می رسد؛دست به سقف ِ ملکوت | بــیتی شــــعر
دیده ام گاهی در تب،ماه می آید پایین،
می رسد؛دست به سقف ِ ملکوت.
دیده ام،سِهرِه بهتر می خواند.
گاه ،زخمی که به یاد داشته ام؛
زیر و بَم های زمین را به من آموخته است.
گاه در بسترِِ بیماریِ من؛حجم ِ گل،چند برابر شده است.
و فزون تر شده است؛
قُطرِ نارنج،شُعاعِِ فانوس.
سهراب سپهری