داستان واقعی یکی میگفت : ما 4 تا دوست صمیمی بودیم . وقتی امتحانات دبیرستان را دادیم ، من و دو تا از دوستام قبول شدیم . اما دوست چهارم رد شد من و دوستام که قبول شده بودیم وارد دانشگاه شدیم و تلاش کردیم و فارغ التحصيل شدیم و خدا رو شکر پیش اون دوستمون که رد شده بود مشغول به کار شدیم! خدا خیرش بده Join @BolandBekhandid 657 viewsبلند بخندید, 15:46