این سریال مرا به شدت دچار یک تحول فکری وروانی کرد، چند وقتی بو | بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی
این سریال مرا به شدت دچار یک تحول فکری وروانی کرد، چند وقتی بود که فکر میکردم، تاریکی اصالت بالاتری از روشنایی دارد چون تاریکی برای وجودش نیازمند منبع نیست اما هر نوری نیازمند منبع است، از طرف دیگر ایمان پیدا کرده بودم که تاریکی زاینده خردی مخصوص به خود است چون بارها متوجه شده بودم که وقتی هیچ چراغی روشن نیست و من در دل تاریکی نشسته ام ، اندیشه و پرسش‌هایی به ذهنم ورود می‌کند که جنس آن‌ها عموما از جنس اندیشه های شکل گرفته در روشنایی تفاوتی فاحش دارد، وحالا منی که با این اندیشه ها مشغول هستم به یکباره به سریالی برمیخورم که جمعی را نشان می‌دهد که بعد از یک جنگ بزرگ باقی مانده اند و به علت یک اتفاق خاص همگی نابینا شده اند ، وبا ابن نابینایی آن‌قدر عجین شده اند که توانسته اند زاینده خردی موثر برای زیستن در دل حیاتی باشند که به شدت از منظر ما نیازمند دیدن است ، وحالا این جماعت خو کرده با تاریکی، با مسئله ای جدید روبرو می‌شوند وآن هم به دنیا آمدن دو نوزاد بیناست !وحالا قوم بزرگی از این جماعت نابینا تمام قوای خود را متمرکز می‌کند تا به هر قیمتی شده این دو بچه بینا را پیدا کرده و سریعتر بکشد .چون اینگونه می اندیشند که بینایی نماد شیطانی بودن است واین تفاوت برای جهان آن‌ها شوم وزاینده آسیب و مشقت میشوددر همین قسمت بود که من با شنیدن این عبارتها مجنون شدم ودیگر طاقت دیدن ادامه فیلم را نداشتم و لباس پوشیدم و سه صبح رفتم تا در خیابان قدم بزنم ، تا این کلام بتواند بر جانم لانه کند ،چشم ، دیدن و فهمیدن از طریق دیدن ،نماد شیطانی وشومی! چقدر این سکانس عمیق و تکان دهنده است ! چقدر در زندگی بشر شیطان وشیطانی و فتنه دیدن تفاوت به شدت تحربه میشود، و ما گاهی کمر به قتل ونادیده گرفتن چیزی می‌بندیم که دل سپردن به آن می‌تواند اسباب رستگاری و نجات ما باشد .دوست داشتم این سریال را مبنای دوره ای با عنوان اسباب تعالی وسقوط مسیر اندیشیدن انسان در جهان می‌گذاشتم، اما متاسفانه آن‌قدر با این مفاهیم عمیق ،کیف کرده ام که حالا حالا ها آمادگی روحی به اشتراک گذاشتن آنرا ندارم .اما با دیدن این سریال بود که عمیقا به‌این باور قلبی رسیدم که برپا کردن کارگاه نقشه راه درست زندگی بعد از ۳۰ سالگی درست ترین وکلیدی ترین کاری است که می‌توان به انسانی که علاقه مند فهم عمیق تر وحضور ی موثر تر در زندگی است آموزش درست اندیشیدن ودرست تحلیل کردن داد.شخصیت باباواس در مسیر سریال به من آموخت وقتی چشم نداری ناتوان نشدی ، بلکه تو حالا توانهایی پیدا میکنی که یک آدم بینا از داشتن آن قاصر است .
