@Book_Life
سفر ما را به جای تازه نمیبرد.
جای قبلی را برایمان تازه میکند.
بعد از سفر میفهمی
خانهای که در آن زندگی میکنی
نور کافی ندارد.
اشیا خوب چیده نشدهاند.
زیاد چفت همند.
پرده ها بدرنگاند.
چشمت میافتد به ساعت روی دیوار.
اشانتیون یکی از کارخانههاست.
کار بهادر است.
اگر جمجمهی مفت هم بدهند
به دیوار میخ میکند.
نگاه میکنی به تنها تابلویی که روی دیوار اتاقت هست و تعجب میکنی چطور سالها به این ترکیب بد رنگ کوه و جنگل نگاه میکردی
و یک بار هم به صرافت نمیافتادی عوضش کنی.
صابون دستشویی مرغوب نیست.
اگر تازه و خوش بویش را میگذاشتی
به جایی برنمیخورد.
همان روز اول که برمیگردی
متوجه میشوی بد زندگی کردهای.
دلت میخواهد همه چیز را عوض کنی...
ماه کامل میشود | #فریبا_وفی