Get Mystery Box with random crypto!

#داستان‌کوتاه #پسرک_لبوفروش ( قسمت پایانی) شب، آقا، کدخدا آ | Book_tips

#داستان‌کوتاه #پسرک_لبوفروش ( قسمت پایانی) شب، آقا، کدخدا آمد. حاجی قلی از دست من شکایت کرده و نیز گفته بود که: می‌خواهم باشان قوم و خویش بشوم، اگر نه پسره را می‌سپردم دست امنیه‌ها پدرش را در می‌آوردند. بعد کدخدا گفت حاجی مرا به خواستگاری فرستاده. آره…