Get Mystery Box with random crypto!

کتابفروشی زیتون

لوگوی کانال تلگرام bookbookir — کتابفروشی زیتون ک
لوگوی کانال تلگرام bookbookir — کتابفروشی زیتون
آدرس کانال: @bookbookir
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 152
توضیحات از کانال

معرفی کتاب های برگزیده

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2019-12-20 08:52:55
یلدا مبارک

کتابفروشی زیتون
۰۳۱ ۳ ۲۲ ۲۲ ۹۶۲
@bookbookir
1.2K viewsedited  05:52
باز کردن / نظر دهید
2019-12-12 15:55:39 بدون تو هیچ چیز هوشمند نیست!

امیر ناظمی

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

میراث مهندسی و پزشکی
در سال ۱۳۰۷ که قانون اعزام دانشجویان بورسیه ایران به اروپا تصویب شد، تصویب‌کنندگان در رویای ساخت ایرانی توسعه‌یافته بودند. رویای آن‌ها ایرانی بود که بر پایه مهارت و دانش دانشجویان بازگشته از فرنگ ساخته می‌شد. دانشجویان اعزامی، به غیر از معلمان، اغلب دانشجویان رشته‌های مهندسی و پزشکی بودند، جز اندکی که در حقوق و حسابداری تحصیل کردند.

از میان ۱۰۰ نفر دور نخست تنها ۸ نفر دانشجوی حقوق بودند؛ و مابقی در حوزه‌های پزشکی و مهندسی. به این ترتیب آنان پایه‌گذاران بسیاری از تحولات کشور شدند، البته آنان از سال‌های تحصیل در اروپا خوب فهمیده بودند که توسعه بیش از تحولات فنی و پزشکی نیازمند تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است؛ افسوس اما که هیچکدام درس جامعه، سیاست و اقتصاد نخوانده بودند!

به این ترتیب بود که پس از بازگشت آنان از اروپا و تصدی مهم‌ترین مشاغل دولتی نوعی از غلبه مهندسان و پزشکان بر عرصه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی شکل گرفت. به نحوی که بزرگترین احزاب و کنش‌گران سیاسی نیز از میان آنان بود. به این ترتیب ما میراث‌دار مهندسان و پزشکانی شدیم که تلاش داشتند و دارند تا توسعه را بسازند!


فناوری بدون تو
توجه بیش از حد به فناوری در هر مفهومی را باید میراث مهندسی و پزشکی دانست. پس عجیب نیست که وقتی به مفهوم «هوشمندی» برخورد می‌کنیم و وقتی «هوشمند» می‌شود پسوند هر چیزی از خانه تا شهر و وقتی «خانه هوشمند» و «شهر هوشمند» در اسم رویدادها طنین می‌اندازد، برداشت‌ها سوگیری عجیبی به فنی دیدن دارند. از کلیپ‌هایی که تهیه می‌شود تا کتابچه‌ها و ارائه‌ها بیش از حد بر رویه‌های فنی تاکید دارند.

وقتی این روزها با مدیرانی که شوق‌ورزانه از «شهر هوشمند» صحبت می‌کنند؛ گفت‌وگو می‌کنم درمی‌یابم این نگاه مهندسی‌زده می‌تواند دوباره ما را به ناکجاآبادی دیگر ببرد. هوشمندی از دید آن ترکیب همان اینترنت اشیاء است با هوش مصنوعی با شهری پر از حس‌گرهایی که هر کیفیتی را تبدیل به کمیتی قابل اندازه‌گیری می‌کنند. حس‌گرهایی که از آتش تا آلودگی را اندازه‌گیری می‌کنند؛ از پارکینگ‌های خالی تا اپ‌هایی که می‌توان با آن پروفایل‌های شهروندی ساخت. اما آنچه در این طرح‌ها نادیده گرفته می‌شود انسان است.

تو فقط تو!
در طرح‌های شهر هوشمند اغلب انسان‌ها فناوری‌زده هستند، از موسیقی خبری نیست، از روابط انسانی، از خلاقیت انسان‌ها و از آزادی آن‌ها. شهرهای هوشمند ایده‌آلی که ترسیم می‌شوند تفاوتی با حضور همیشگی «برادر بزرگ‌تر» ۱۹۸۴ جورج اورول ندارند. سنسورها و دوربین‌هایی که همه جا تو را مراقبت می‌کنند، تو را عدد کرده و در بانک‌های داده ذخیره‌سازی می‌کنند.

نظریه «طبقه خلاق» فلوریدا را هرچند نامناسب برای ایران بدانیم، اما حداقل یک گام رو به جلوتر از نگاه مهندسی‌زده ماست. او که مفهوم «شهر خلاق» را تعریف می‌کند در کنار فناوری حداقل ۲ ویژگی دیگر را ذکر می‌کند: نخبگی انسان و روامداری اجتماعی!

به این ترتیب لندری و بیانچینی به خوبی به ما یادآور می‌شوند که «[شهر] نیازمند خلاقیت، تفکر میان‌رشته‌ای، جامع‌نگری و کیفیات دیگری است که شهر باید حمایتگر آن باشد و نامحسوس آن را تشویق می‌کند». تمامی این نیازمندی‌هایی که آنان بر آن دست می‌گذارند، همان چیزهایی است که نگاه مهندسی‌زده اصلا آن را نمی‌بیند!

به این ترتیب اندرسون می‌گوید: «افراد خلاق نیازمند شهرهای خلاق هستند».
او به ما خاطرنشان می‌کند که هدف یک شهر هوشمند شاید چیزی جز آن نیست که بهترین پذیرای شهروند هوشمند باشد!
یعنی اگر محیطی ساختیم که زندگی را برای شهروند هوشمند جذاب‌تر ساخت، ما شهر هوشمند را دست یافته‌ایم.

فلوریدا از خود می‌پرسد: «آیا زندگی کردن در یک محیط باز و متنوع به ساختن آدم‌های بااستعداد و خلاق کمک می‌کند ... یا به سادگی دور هم بودن این آدم‌ها یک محیط را تبدیل به مکان خلاقیت می‌کند؟ من معتقدم هر دو با هم پیش می‌روند اما اولی مهم‌تر است. مکان‌هایی که موانع کمتری برای پیوستن غریبه‌ها دارد دستاوردهای خلاقانه بیشتری دارد...»

به این ترتیب اگر شهر هوشمند اولویت‌اش ساختن محیط بهتری برای «شهروند هوشمند» است، آیا این سنسورها، نرم‌افزارها و اپ‌ها هستند که شهرها را برای او خوشایندتر می‌کنند؟

حالا جای خالی علوم غیرفنی، جای خالی جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد در میان این همه سنسورهایی که تمامی ما و تمامی اشیاء را به هم متصل می‌کند، خالی است!

شهر هوشمند یا ایران هوشمند یا هر چیز هوشمند دیگر، وقتی هوشمند است که زندگی برای هوشمندان را دلپذیرتر کند! حالا با موسیقی باشد یا با اپ موبایل! اولین گام هوشمندی یعنی فهمیدن همین!

تو اگر نباشی هیچ چیز هوشمند نیست!
1.0K viewsسید مهدی طالقانی, 12:55
باز کردن / نظر دهید
2019-12-10 09:39:22

#کتابفروشی_زیتون_اصفهان

031 - 3 22 22 962

@bookbookir
283 viewsسید مهدی طالقانی, 06:39
باز کردن / نظر دهید
2019-12-10 09:29:58
793 viewsسید مهدی طالقانی, 06:29
باز کردن / نظر دهید
2019-07-28 07:56:12
1.2K viewsسید مهدی طالقانی, 04:56
باز کردن / نظر دهید
2019-07-04 22:46:37
1.3K viewsسید مهدی طالقانی, 19:46
باز کردن / نظر دهید
2019-06-27 09:53:09
1.3K viewsسید مهدی طالقانی, 06:53
باز کردن / نظر دهید
2019-04-26 17:02:06
شاید اکنون با تجربه تلخ سیلاب های اخیر ، زمان آن باشد تا با #زمین و #طبیعت مهربانتر باشیم
با خواندن یک کتاب وعمل به آن شروع کنیم !!!


@bookbookir
1.5K viewsسید مهدی طالقانی, edited  14:02
باز کردن / نظر دهید
2019-04-17 06:16:22 اگر «کلیسای نتردام» در ایران بود و می‌سوخت ...

بخش‌های بزرگی از کلیسای نتردام در آتش سوخت. یک کلیسای 700 ساله که در جزیره سیته در میانه رود سن و در منطقه چهارم در مرکز پاریس واقع ‌است و هر سال قریب به ۱۳ میلیون نفر از آن بازدید می‌کردند و ارزشی حیاتی برای کشور فرانسه داشت.
طبعاً در این کشور رسانه‌ها به چرایی رخ دادن ماجرا می‌پردازند و مقصران را بازخواست می‌کنند. اما اگر این اتفاق در ایران رخ می داد واکنش‌های احتمالی چطور بود؟
ابتدا در شبکه‌های مجازی خبر منتشر می‌شد. بعد از چند بار تائید و تکذیب با انتشار فیلم و عکس همه از آن خبردار می‌شدند.
تلویزیون در ابتدا سکوت می‌کرد. بعد وقتی که خبر را «همه» شنیدند، خبر کوتاهی در این مورد زیرنویس می‌شد.
به سرعت جوک‌ها و کلیپ‌های طنزی در مورد این ماجرا ساخته و دست به دست می‌شد. از جمله کلیپ #نقی_معمولی که می گوید: «آخه چرا دارین منو بازی میدین شما. چرا میخاین شما همه چی رو عادی جلوه بدید؟ هیچ ننگی از این بزرگ‌تر نیست، من دارم به قهقرا می‌رم؛ فقط بذارید برم من!»
شایعات شکل می‌گرفت: «کار خودشونه! میخوان ما گرونی پیاز یادمون بره»!، «میگن عملیات تروریستی بوده»، «دروغه! این فیلم مال ایران نیست»، «زیر کلیسا یه نیروگاه هسته ای بوده» و ...
بعضی #سلبریتی‌ها شروع به انتشار پست‌هایی در صفحات اینستاگرام خود می‌کردند که مضمون مشترک همه آنها این بود:«هیچ جای دنیا این اتفاق نمی‌افتد و ما خیلی بدبختیم که در ایران زندگی می‌کنیم».
رسانه‌های اصولگرا این اتفاق را به #برجام ربط می‌دادند و می‌نوشتند از بی‌کفایتی دولت است وگرنه اگر کاندیدای ما رئیس جمهور شده بود الان آتش، گلستان می‌شد.
آقای #ضرغامی توئیت می‌کرد که یک بار به آقای #روحانی گفته این مکان آتش می‌گیرد ولی آقای روحانی به او خندیده.
چندشبکه ماهواره‌ای فارسی زبان اقدام به پخش ویدئوهایی از زمان ساخت این مکان می‌کردند و نشان می‌دادند که در آن زمان تمام اقدامات ایمنی رعایت شده بود و این تقصیر حکومت است که یکی از آثار ملی را به عمد سوزانده.
مسئولان دسته‌دسته به صحنه می‌رفتند، لباس آتش‌نشانی می‌پوشیدند و در حالیکه جلوی دوربین‌ها شلنگ دستشان بود عکس می‌گرفتند.
دکتر #ظریف در توئیتی می‌نوشت این ماجرا تقصیر #ترامپ است و دوباره می‌سازیمت!
رسانه‌های اصلاح‌طلب به سرعت کشف می‌کردند که در زمان #احمدی‌نژاد کپسول‌های اطفای حریق فروخته‌شده و با آن دلار خریده‌اند.
عده‌ای از مردم جلوی کلیسا جمع می شدند، سلفی می‌گرفتند و مانع از کار تیم آتش نشانی می‌شدند.
هلال احمر، آتش‌نشانی، نیروهای امدادی و انتظامی چنان صحنه را فتح می‌کردند که جایی برای کار نمی‌ماند، یک مسئول می‌گفت ما امکانات نداریم و مردم باید برای خاموش کردن آتش کمک کنند.
آقای #قالیباف در اینستاگرام می‌نوشت اگر مدیران جهادی واقعی در دولت وجود داشت الان آتش را خاموش می‌کردند.
عکس‌هایی از آتش‌نشانان، نیروهای امدادی و هلال‌احمر منشتر می‌شد که گریه می‌کردند.
عده‌ای به سپاه حمله می‌کردند، عده‌ای به تشکل های مردم نهاد یورش می بردند که در حال جمع آوری کمک برای خاموش کردن آتش هستند، گروهی با انتشار عکس های جگرخراش و اشک‌نوشت و سوزنامه به همه حمله می‌کردند و می‌نوشتند: من می‌دونم ما موفق نمیشم ... همه‌مون میمیرم و هیچی فایده نداره!
در نهایت ساختمان می‌سوخت و فرو می‌ریخت.
مجلس فوری کمیته تحقیق و تفحص تشکیل می‌داد و اعلام می‌کرد در عرض یک هفته متهمین شناسایی و معرفی می‌شوند.

یک هفته بعد همه چیز از یاد می‌رفت!



متاسفانه یکی از نتایج سطحی شدن رسانه ها همینه. این رسانه ها معمولا هنگام حوادث به خوبی میتونن با استفاده از تکنیک #برجسته_سازی، اولویت ذهنی افکار عمومی رو مدیریت کنن و با #تحریک_هیجات، مسئله خاصی رو برای مدت زمان معینی توی افکار عمومی برجسته کنن اما چون سلبریتی ها و جریان های سیاسی معمولا به دنبال منابع شخصی و غرق در سیاست زدگی هستن، این مسائل رو سوژه هایی میدونن که حیاتشون به اینها بستگی داره و فقط از سوژه ای به سوژه دیگه می پردازن و معمولا مشکل به صورت ریشه ای حل نمیشه و شاهد تکرار پیاپی اونها در بازه های زمانی مختلف هستیم!


احسان محمدی
@bookbookir
1.3K viewsسید مهدی طالقانی, edited  03:16
باز کردن / نظر دهید
2019-03-22 23:56:38 https://www.aparat.com/v/YxbIw
1.7K viewsسید مهدی طالقانی, 20:56
باز کردن / نظر دهید