در دههی ۱۹۶۰، پژوهشگران با دقت به بررسی این موضوع پرداختند که | 📚 کتابخوانی 📚
در دههی ۱۹۶۰، پژوهشگران با دقت به بررسی این موضوع پرداختند که آیا مغز میتواند مستقیماً در نتیجهی تجربه به صورت قابل اندازه گیری تغییر کند؟
سادهترین راه برای پاسخ دادن به این سوال این بود که موشهای صحرایی را در محیطهای متفاوتی پرورش دهند مثلاً یک محیط غنی که پر از اسباب بازی و چرخهای در حال حرکت است، و یا یک محیط محروم که شامل یک قفس خالی انفرادی است.
نتایج بسیار جالب توجه بود: محیط، ساختمان مغز موشها را تغییر میداد، و ساختمان مغز با توانایی جانوران برای یادگیری و حافظه همبستگی داشت.
موشهایی که در محیط غنی پرورش یافته بودند، عملکرد بهتری در انجام کارها داشتند، و در کالبدشکافی، دندریتهای بلند و انبوهی داشتند (دندریتها شاخههای درخت مانندی هستند که از جسم سلولی بیرون زدهاند). برعکس، موشهایی که در محیط محروم پرورش یافته بودند، توانایی ضعیفی برای یادگیری داشتند، و نورونهایشان کوچک و غیرعادی بودند. همین تأثیر محیط در پرندگان، میمونها، و سایر پستانداران نیز مشاهده -- میشود. یعنی برای مغز، محیط اهمیت دارد.
آیا در انسانها هم همین اتفاق میافتد؟ در اوایل دههی ۱۹۹۰، پژوهشگران در کالیفرنیا متوجه شدند که میتوانند با انجام کالبدشکافی، مغز کسانی را که تحصیلات دبیرستانی داشتند، با کسانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند، مقایسه کنند. همانند مطالعات جانوری، در اینجا نیز مساهده کردند که ناحیهی مربوط به درک زبان در کسانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند، درندریتهای بیشتری داشت.
خرید کتاب مغز پویا
کتاب : #مغز_پویا | نویسنده : #دیوید_ایگلمن | ترجمه : #قاسم_کیانی_مقدم | صفحهٔ 26 و 27 | انتشارات مازیار