Get Mystery Box with random crypto!

به نقل عطار نیشابوری در ' تذکره اولیاء ' یک بار بایزید در خلو | 🏴بُت شِناسی🏴

به نقل عطار نیشابوری در " تذکره اولیاء " یک بار بایزید در خلوت با خود گفت:
"سبحانِی ما اعظَمَ شَانی". اما وقتی به خود آمد مریدانش به او گفتند: تو چنین گفتی. پس بایزید ناراحت شد و به هر یک از آنها کاردی داد و گفت: اگر دوباره چنین گفتم، مرا پاره پاره کنید. یک بار دیگر بایزید چنین گفت، و مریدانش قصد کردند او را بکشند، اما خانه پر از بایزید یافتند. وقتی کارد می زدند، اصلاً کارد، کارگر نبود. بعد از مدّتی وضع عادی شد و بایزید پدیدار شد. یاران به نزدش آمدند و ماجرا را تعریف کردند. وی گفت: بایزید این است که می بینید! آنی که دیدید بایزید نبود.

تذکره اولیاء صفحه ۱۴۴

اگر در خلوت گفته مرید کجا بود؟ اگر خانه پر از بایزید شد، چرا دفعه قبل پر بایزید ندیدند! دروغگو کم حافظ است!

#تصوف #فنافی‌الله

@BotShenasi