Get Mystery Box with random crypto!

پاسخ استفتاء در موضوع صوفیه توسط مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی | 🏴بُت شِناسی🏴

پاسخ استفتاء در موضوع صوفیه توسط مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله

مكتوب جنابعالى واصل شد. با تشكّر و تقدير از توجّهات جناب عالى؛ اميد است در تحقيق و بررسى و نيل به حقّ و حقيقت موفّق باشيد و وسيله هدايت و نجات ديگران از شبهه و ضلالت گرديد.
راجع به فرقه مذكوره از فِرَق صوفيّه، بسيارى كه اهل اطّلاع از مشارب و برنامه هاى آنها هستند، حسن ظنّى به آنها ندارندو اگر چه به ظاهر يا به واقع به بعضى عقايد حقّه اقرار و اعتراف نمايند، در بعضى موارد ديگر، عقايد آنها را منحرف مى شناسند، و بسيارى ديگر از صوفيّه را از اين‌ها معتدلتر مى دانند.
همين موضوع تجزيه دين به طريقت و شريعت و دعواى اجازه خاص از حضرت بقيّة اللّه- ارواح العالمين له الفدا- به قول خودشان در تلقين اذكار و طريقت و لزوم اتّصال علما و به اصطلاح آنها علماى شريعت- به وسائط غير مخدوشه به ايشان، همه دعوايى است كه مخالف اجماع و اتّفاق شيعه بوده و هست. و احدى از علماى كاملين و فقها و محدّثين بارعين از عصر آغاز غيبت كبرى الى زماننا هذا- مثل: «صدوق»، «شيخ مفيد» و «شيخ طوسى»- چنين ادّعايى را نداشته و آن را قطعاً و جزماً مردود مى دانند و بدعتها و فرقه سازيها و ضلالتها از همين دعوى مايه مى گيرد.
البتّه هر كس به شهادتين و ولايت ائمّه اثنا عشر- عليهم السّلام- اقرار بنمايد و انكار ضرورى اسلام را نكند، محكوم به اسلام و تشيّع است و كافر تراشى جايز نيست. ولى در برّرسى عقايد صوفيّه بايد به سخنان و بيانات و نوشته‌ها و اشعار اشخاص و به اصطلاح اقطاب ايشان و برنامه هاى اذكار و اوراد و حالات آنها از وجد، سماع، عشق مجازى و جدايى هايى كه با متشرّعه دارند، مراجعه نمود.
حتّى بدعت كيفيّت- به قول آنها-، تشرّف و دستوراتى كه مى دهند تا آنجا كشيده مى شود كه به آنها نسبت مى دهند و در هنگام قرائت (إياك نعبد) قصد مرشد يا شكل او را در ذهن حاضر كنند. و سلسله هاى بى اعتبارى كه براى مرشد خود ساخته اند غالباً يا مجهول الحال و يا از غير اهل تشيّع و فاسد العقيده مى باشند.
همين شعار «هو ۱۲۱» بر بالاى نوشته‌ها و نامه‌ها در برابر شعار اسلامى و قرآنى (بسم اللّه الرحمن الرحيم چه توجيهى دارد؟ چرا از اين شعار مقدّس مسلمانها اعراض كرده و با اين شعار ساختگى خود را از ديگران جدا نموده اند؟
آنها بايد اين بدعتها و ساير مظاهر، مثل گذاردن شارب را كنار بگذارند، و به ساير مسلمانان و شيعيان بپيوندند. اگر واقعاً پاكدل و منصف باشند خود بهتر مى دانند كه چيزى در صندوقشان نيست و با مقام اقدسى ارتباط ندارند. شخص جنابعالى هم به اين موضوع حتماً رسيده ايد و اين چند نفرى را كه در اين نيم قرن از اين فرقه يكى پس از ديگرى در محلّ شما دعواى قطبيّت و ارشاد داشتند و آن را به ارث به فرزندان خود سپردند، مى شناسيد. حال پس از فوت پير يا مرشد يا قطب آخر كه كسى را نداشتند، عموى او را از وكالت دادگسترى بازداشتند. اين افراد چه رابطه خاصّى با مقام ارفع و اقدس ولي اللّه الأعظم- ارواحنا فداه- مى توانند داشته باشند؟ اگر اين آقاى وكيل دادگسترى و به اصطلاح حقوق خوانده، شجاعت و آزادگى داشته باشد، ختم اين غايله را اعلام و بطلان آن را ابلاغ مى نمود و جمعى را از اشتباه بيرون مى آورد.

معارف دين، ج ۱، ص: ۲۵۷، ۲۵۸

#صوفیه #مرجع

@BotShenasi