اشتراکات شیخیه و مفوضه علت صدور حكم تكفير شيخ احمد احسايي و | 🏴بُت شِناسی🏴
اشتراکات شیخیه و مفوضه
علت صدور حكم تكفير شيخ احمد احسايي و پيروان وي، از سوي عالمان بزرگ آن عصر و نيز نتيجه گيري از مطالب گذشته بايسته است كه موضع پيشوايان معصوم عليهم السلام را مطرح كنيم تا اتمام حجت و تذكاري براي گروندگان به تفويض باشد و نيز با حفظ مقام و شأن پيشوايان دين، آنان را از هر گونه مقام الوهيتي منزه داريم: امام صادق عليه السلام در رد كساني كه ميگفتند: «ائمه رزق و روزي بندگان را اندازه گيري ميكنند» فرمود: «به خداوند سوگند! ارزاق ما را جز خداوند، تقدير و اندازه گيري نمي كند. من خود، به غذايي كه براي خانوادهام احتياج داشتم، سينهام تنگ و فكرم مشغول شد تا اين كه رزق آنان را، تأمين كردم و نفسي را به راحتي كشيدم» امام رضا عليه السلام وقتي كه شنيد برخي، صفات خداوند رب العالمين را به امیرالمومنین عليه السلام نسبت ميدهند، بدنش لرزيد و عرق از سر و رويش جريان پيدا كرد و فرمود: «منزه است خداوند! منزه است خداوند از آن چه ظالمان و كافران درباره ي او ميگويند! آيا علي عليه السلام خورنده اي در ميان خورندگان، نوشنده اي در ميان نوشندگان، ازدواج كننده اي در ميان ازدواج كنندگان و گوينده اي در ميان گويندگان نبود!؟ آيا او نبود كه در مقابل پروردگار خود، در حالي كه خاضع و ذليل بود، به نماز ميايستاد و به سوي او، راز و نياز ميكرد؟ آيا كسي كه اين صفات را دارد، خدا است؟ اگر چنين است پس بايد همه ي شما خدا باشيد؛ چون در اين صفات، با علي عليه السلام مشترك ميباشيد؛ صفاتي كه همه آن ها، دلالت بر حدوث موصوف آنها دارد». آن گاه در جواب پرسش راوي كه معجزات آن حضرت عليه السلام را دليل غاليان براي الوهيت او ذكر كرده بود فرمود: «اما معجزاتي كه از او به ظهور رسيده، فعل خودش نبوده؛ بلكه فعل قادري بود كه شباهت به مخلوقها نداشت... » از امام رضا عليه السلام درباره ي غاليان و مفوضه سؤال شد؛ آن حضرت در جواب فرمود: «غلات، كافراند و مفوضه، مشرك».سپس هرگونه ارتباطي با آنها حتي كمك كردن به وسيله ي يك كلمه را موجب خروج از ولايت خدا و رسول و اهل بيت عليهم السلام دانستند امام رضا عليه السلام در حديثي فرمود: «كسي كه گمان كند، خداوند عزوجل كار آفرينش و روزي را، به حجتهاي خود (رسول الله صلي الله عليه و آله وائمه عليهم السلام)هر آن چه را رسول به شما فرمان ميدهد، برگيريد و از آن چه شما را باز دارد، باز ايستيد»؛ اما امر خلق و رزق را به او واگذار نكرد». سپس با تصريح به آفريدگاري خداوند، آيه ي ۴۰ سوره ي «روم» را يادآور شدند، و بدين وسيله به شرك مفوضه اشاره فرمود. مقام والاي رسول خدا و معصومین عليهم السلام، در عبوديت ذات حق تجلي پيدا كرده است. اشرف مخلوقات و افضل پيامبران، با وصف «عبده و رسوله» ستوده شده است. ما نيز بايد آنان را به گونه اي بستاييم كه خودشان راضي باشند و از هرگونه غلو و زياده روي پرهيز كنيم. گروههاي زيادي در تاريخ اسلام، به «غلو» كشيده شده و از اين طريق، به بيراهه رفته اند. شيخيه و شيخيگري، از اين گونه بيراههها است كه جمعي، در گرداب آن فرو رفته اند و به جاي «توحيد»، به «شرك» و «كفر» گراييده اند. افكار شرك آلود آنان، زمينه ساز پيدايش مدعيان دروغين نيابت خاصه ي حضرت ولي عصر روحی فداه گشته است. (چنان كه سيد كاظم رشتي مدعي آن بود) و برخي نيز در ادامه ي راه، ادعاي «بابيت» و سپس «مهدويت» و «رسالت» را سر دادند (مانند سيد علي محمد باب). بر همه ي ما است كه با مراقبت، دورانديشي و مطالعه ي مباحث غلو و غاليان مواظب باشيم به نام دفاع از اهل بیت علیهم السلام و خودسازي و تصفيه ي باطن، به چنين دامهايي گرفتار نياييم.