Get Mystery Box with random crypto!

ادعای وصل و هوس عصمت جالب توجه است که شیخ این مقامات را در | 🏴بُت شِناسی🏴

ادعای وصل و هوس عصمت

جالب توجه است که شیخ این مقامات را در عالم ظاهر به دست نیاورده، بلکه در عالم خواب و خیال به آنها دست یافته، و برای اینکه به این خواب‌ها رنگ قداست بدهد و در نظر عوام آنها را خواب رحمانی جلوه دهد، ادّعا می‌کند که:
در اوایل امر به خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام رسیده، مسائلی چند از آن حضرت پرسیده، آنگاه دهان مبارکش را بر دهانش نهاده، آب دهانش در دهانش ریخته، از شهد لذیذتر، جز اینکه گرم بوده است، به مقدار نیم ساعت به این منوال گذشته است!!
آنگاه شبی به محضر مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مشرّف شده، از آب دهانش سیراب شده، این دفعه از شهد شیرین تر بوده، از برف سردتر بوده است!!
آنگاه گامی فراتر نهاده ادّعا می‌کند که خاتم پیامبران مطالبی به او القاء می‌کند که خود تشخیص می‌دهد، که شایسته ی این مقام نیست، پس می‌پرسد که چرا این کلام را برای من القاء کردی؟ و آن حضرت می‌فرماید: بدون سبب، زیرا که مأمور هستم!!
جالب است که همه ی این خواب‌ها در نوجوانی او بوده و پیش از آنکه به ۲۰ سالگی برسد، طومار این خواب‌ها بسته می‌شود. با نگاهی گذرا به مقدّمه ی فتوحات مکّیه روشن می‌شود که همه ی کسانی که با یدک کشیدن عنوان
« عارف » در صدد منحرف ساختن امّت شیعه برآمده اند، از این شطحیّات بافته، از این خواب‌ها در بیداری ساخته، خود را به مرکز وحی مرتبط قلمداد نموده اند!!
ابن عربی می‌نویسد:
در روزهایی که این خطبه را می‌نوشتم پیامبر اکرم را در عالم مثال مشاهده کردم در محضر حضرت ذوالجلال، با کشف قلبی در حضرت غیبی، که همه ی پیامبران در گرداگرد حضرتش صف کشیده اند، و فرشتگان موکّل به عرش در پیرامون وجودش... پس مرا از پشت
« ختم » دید و دستور داد که منبری نهادند و خطاب به عثمان فرمود:
« اینْ نظیر تو، پسر تو و دوست تو می‌باشد »!!

سپس به من فرمود:
« ای محمّد برخیز به من و فرستنده من حمد و ثنا به جا آور، که مویی از من در تو می‌باشد... »!!
روی منبر نوشته بود: « این مقام محمّدی اطهر است ».
سپس ادّعا می‌کند که به جای پای آن حضرت گام نهادم... با روح القدس مؤیّد شدم....
سرانجام ادّعا می‌کند که آنچه در این کتاب نوشته‌ام پیک وحی القاء نموده، من به قلم کشیده ام!!!
در مورد ترفندهای ابن عربی به کتاب‌ هایی که مستقلاًّ در این رابطه تألیف شده مراجعه شود.
شاگرد نسخه برابر با اصل او شیخ احمد احسائی نیز با اختلاف مشربی که با او دارد، پا جای پای او نهاده می‌گوید:
من هرچه تحقیق دارم از ائمّه اطهار اخذ کرده ام، و لذا هرگز هیچ اشتباهی به سخنان من راه نیافته، چون هرچه در کتاب هایم درج کرده ام، از آنها دریافت کرده‌ام و آنها از هر لغزشی معصوم هستند و هر کس از آنها اخذ کند به جهت پیروی از آنها دچار لغزش نمی شود.
جای شگفت است که او با این ترفندها سخنان پوچ و بی پایه اش را برگرفته از معصومین و چیزی در حدّ مصون از هر لغزش و خطا معرّفی می‌کند ولی آنجا که با شهید ثالث مواجه می‌شود و مورد تکفیر قرار می‌گیرد توبه نامه می‌نویسد.


زندگی شیخ احمد احسائی، ص ۱۶.
ابوالقاسم کرمانی، فهرست کتب مشایخ عظام، ص ۲۴۶، چ سعادت، کرمان، بی تا.
 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۱۱
ابن عربی، فتوحات مکّیه، ج ۱، ص ۱۵ ۲۴، دارصادر، بیروت، ۱۴۲۴ ق.
ر. ک: داود الهامی، داوری‌هایی متضادّ درباره محی الدّین عربی، چاپ مکتب اسلام، قم، ۱۳۷۹ ش. و مرتضی رضوی، محی الدّین در آیینه فصوص، انتشارات فخردین، قم، ۱۳۸۳ ش.

#شیخیه #تصوف

@BotShenasi