Get Mystery Box with random crypto!

بخشش امام حسین علیه السلام اعرابی وارد مدینه طیبه شد و از ک | 🏴بُت شِناسی🏴

بخشش امام حسین علیه السلام

اعرابی وارد مدینه طیبه شد و از کریم ترین مردم جویا شد. امام حسین علیه السّلام را به وی معرفی کردند. او داخل مسجد شد و دید که امام حسین مشغول نماز است.
مقابل آن حضرت ایستاد و این اشعار را سرود:
کسی که الان چشم امید به تو دارد و حلقه درب خانه تو را حرکت دهد ناامید نخواهد شد.
تویی که بخشنده و مورد اعتماد هستی. پدر تو قاتل افراد فاسق و نابکار بود. اگر مقام نبوت پدران و نیاکان شما نمی بود، دچار آتش دوزخ می‌شدیم.


راوی می‌گوید: امام حسین علیه السّلام سلام کرد و به قنبر فرمود: آیا چیزی از مال حجاز باقی مانده؟ گفت: آری، مبلغ چهار هزار اشرفی باقی مانده است. فرمود: آن‌ها را بیاور. زیرا کسی که از ما بیشتر به آنها احتیاج دارد آمده است. سپس برد یمانی را از تن خویش در آورد و آن اشرفی‌ها را در میان آن پیچید و آن را به این خاطر که به نظر مبارکش اندک بود و بدین جهت که از اعرابی خجل بود، از شکاف در به آن اعرابی عطا کرد و این اشعار را خواند:
این اشرفی‌ها را بگیر و من به خاطر اینکه به تو پول مختصری عطا کردم پوزش می‌طلبم. بدان که من نسبت به تو مهربان هستم.
اگر حق ما را به ما می‌دادند باران بذل و بخشش از آسمان‌ها بر تو فرو می‌ریخت.
ولی چه باید کرد که حوادث روزگار وضع انسان را تغییر می‌دهند و دست من فعلا خالی از پول است.
راوی می‌گوید: اعرابی آن اشرفی‌ها را گرفت و شروع به گریه کرد. امام حسین به وی فرمود: آیا برای اینکه بخشش ما قلیل و اندک بود گریه می‌کنی؟ گفت: نه. برای این گریه می‌کنم که چگونه خاک تو را می‌رباید و این گونه بذل و بخشش هایت را از بین می‌برد. این حدیث در مورد امام حسن علیه السلام هم روایت شده است.
 

بحارالانوار، جلد ۴۴ ص ۱۸۹

#امام_حسین

@BotShenasi