تب شبانه بتس🍓

2022-01-24 22:05:32 کیــــــم تهیونــ ــــگی که فیک میخونه؟

میدونم از همین الان کنجکاو شدی تا ببینی قضیه چیه پس منم چیزی نمیگم خودت برو تو لینکی که این پاییـــن میــــــذارم جویــــــن شو و با هشتگ #Writer اونــــــو پیداکن مطمئنم شاخ درمیاری


https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 22:04:00 دو داستان رقابتی به نـــام های #عدالـــت‌من و #نویسنده‌ی‌شب

به قلــــــم شارلوت دو داستانِ جنایی عاشقانه ، یکی از پرطرفدارترین ژانــــــرها که خواننده‌های خاص خودش رو داره...



#عــــــــــــدالـــــــــت‌مـــــــــن

جئون ویلیام به دنبال کینه اے قدیمے در #ڪالیفرنیا مستقر میشه و به دنبال عدالت با آدماے فاسد و #کله‌گنده مبارزه میڪنه .. در این بین با #پسر یکے از #مافیا و کله گنده ے واشینگتن (ڪیم تهیونگ #مدل سرشناس) ڪه جونش رو نجات میده آشنا میشه و... "



#نـــویــــــسنــــــده‌ی‌شـــــــــب

تهیونگ #پلیس‌مخفی ایِ که حین انجام ماموریت بهش دستور داده میشه تا باند موادی رو که به تازگی پیدا کردن دستگیر کنه و موقع گیر انداختن اونا #پسری که لابه‌لای #خلافکارا با #عصا به سختی تلاش میکرد تا #فرارکنه نظرش رو جلب می‌کنه


کدومشُ دوسداری؟ ها؟ ببینم نکنه میخوای هردوشُ بخونی؟


https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 22:03:15 از هر کـــدوم که خوشـــت اومـــد لینــــــک و بمــــــال

چان رئیس مافیا ⊹ بکهیون بیبی بوی
چان بازیگر ⊹ بکهیون خبرنگار
چان پزشک ⊹ بکهیون پلیس
چان مربی والیبال ⊹ بکهیون بلاگـــر
چان نویسنده ⊹ بکهیون کارگردان
چان پلیس ⊹ بکهیون بچه مدرسه‌ای
چان دانشجو ⊹ بکهیون دانش آموز

سهون خوناشام ⊹ کای گرگینه
سهون پزشک ⊹ کای پسرپولدار معلول
سهون رئیس کمپانی ⊹ کای منیجر آیدول
سهون بچه بی خانمان ⊹ کای کارخونه دار


تهیونگ ورزشکار ⊹ جونگ کوک ورزشکار
تهیونگ آلفای تخس ⊹ جونگ کوک امگای هلویی
تهیونگ مدل ⊹ جونگ کوک رئیس مافیا
تهیونگ پلیس ⊹ جونگ کوک خلافکار

نامجون بتا ⊹ جیمین آلفا
نامجون مافیا ⊹ جین پزشک

https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk
https://t.me/+UxF0nl9qBAQ4Y2Fk باز کردن / نظر دهید

2021-12-14 21:50:39 خودشُ با فشار به دست مرد جلو کشید و با چشمای قرمز شده‌ی وحشیش زل زد بهش:
_هرکاری دلت میخواد باهام بکن (نیشخندی از سرتمسخر زد) میتونی تیکه تیکه‌ام کنی و باهاش برای خودت و زیردستات یه شام خوشمزه‌ درست کنی!
خواست بدنش رو به مرد نزدیکتر کنه ولی هجوم یه مرتبه‌ی خون به گلوش مانع انجام کارش شد. دست مرد رو محکم پس زد و با گذاشتن کف دستاش روی زمین هرچی خون تو گلوش بودُ بیرون ریخت.

دست مرد بعد یه مکث رو کمرش نشستُ با پوزخند زیرگوشش زمزمه کرد:
_هرزه چی؟ میتونی هرزه‌ی من بشی؟ فکرکنم صورتت باعث شه یه ارگاسم خوب داشته باشم .. باز کردن / نظر دهید

2021-12-14 19:52:55 _تا کِی میخوای روز و شبتُ تنهایی بگذرونی ؟!
تهیونگ بدون اینکه از باز شدن این بحث شکایتی داشته باشه جواب چانیول رو داد:
_پیدا کردن یکی مثل خودم مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاهه ، به فرض که ینفرم پیدا بشه قراره چطور توی جامعه‌‌ی ما پذیرش بشه؟ نمیخوام بخاطر من زندگیش خراب شه ..

چان نگاه عمیقی به نیمرخ عصبی تهیونگ انداخت و دست رو پاهاش گذاشت:
_مجبور نیستید خودتون یا رابطتون رو به جامعه‌ای که همه مدل آدم و فرهنگی توش دیده میشه نشون بدید ، اگه فقط بودن کنارهم براتون کافیه و قبولش دارید میتونید از این چیزا چشم پوشی کنید و باهاش کنار بیاید.
_نمی‌دونم تاحالا بهش فکرنکرده بودم!
_تا قبل اینکه ماموریت شروع شه بهش فکرکن .. باز کردن / نظر دهید

2021-12-14 19:35:37 باز کردن / نظر دهید

2021-10-22 00:00:17 جئون جونگ کوک رئیس مافیاییِ که برخلاف تصورِ همه چهره‌ای که از خودش نشون میده ، خودِ واقعیش نیست و یه دستیار به شدت وفادار (نامجون) داره که هرکاری ازش بخواد چشم بسته بدون پرسیدن دلیلی انجامش میده حتی اگه اونکار کشتن یه آدم باشه ...
از طرفی توی ماجراهایی که برای این گروه مافیایی پیش میاد پای یه مدل معروف و پولدار به اسم کیم تهیونگ و یه دکتر مرموز به نام کیم جین به عمارت جئون بازمیشه ... باز کردن / نظر دهید

2021-10-20 20:58:15 پاشُ از ماشین بیرون گذاشت و حین بیرون اومدن پُک عمیقی از سیگارش گرفت ..
_لعنتی
سیگارُ زیرپاش له کرد ، توی اون لحظه حتی دود کردنشم حالشُ بهم میزد هاهه ...
با چندتا سرفه تو جاش تلو تلوی کوچیکی خوردُ سرآخر مجبور شد به ماشین تکیه بزنه.
_هیونگ نیم حالتون خوبه؟ مطمئنین مست نیستین؟
_چندبار بگم خوبم؟ هان؟
_منو ببخشید
+ بریـــد استـــراحت کنید
_چشـــم (همشون یکصدا از حرف رئیسشون اطاعت کردن)

به سمت عمارت حرکت کرد و توی هر قدمی که برمیداشت میتونست حس کنه چقدر بیحالتر و بی انرژیتر میشه.
با ورود به داخل عمارت لحظه‌ای با شل شدن پاهاش مجبور شد به ستون کنارش تکیه بزنه و نگاهش روهرجایی که چشم کار میکرد بچرخه وَ درست جایی ‌که باید می‌ایستاد توقف کنه .. " اون در آهنی کوچیک " باز کردن / نظر دهید

2021-10-20 16:46:17 پسر پرسینگی فقط تنها با اون نقطه کارنداشت و دستش همه جای قسمت خصوصی بدنش کشیده میشد ، " آههع" عمیقی از لباش به بیرون بازدم شد ، اون حتی درکمال بی رحمی بیضه هاشُ ماساژ میداد و برای درد و لذت بیشتر‌ میکشیدش.
_فاک تهیونگ .. فاک عاححح"
با حبس شدن خط تحریکش بین انگشت اشاره و شست آلفا بدنش لرزید ، پاهاش منقبض شد و پلکای اشکیش روهم رفت :
_دارم میام ..
_نگهشدار
با جدیتی که تو حرف آلفا بود رسماً عاجز شد و عین یه گرگ زوزه کشید "نمی تونـــم" باز کردن / نظر دهید

2021-10-20 16:16:15 _هیونگ نیم حالتون خوبه؟ مطمئنین مست نیستین؟
_چندبار بگم خوبم؟ هان؟
_منو ببخشید
آروم و بی‌سروصدا درُ باز کرد و داخل رفت .. خیلی راحت خوابیده بود برخلاف آدم مقابلش که تو دلش حسابی آشوب به پا بود .
عین آدمایی که کلی حسرت تو زندگیشون دارن بهش نزدیک شد و با گذاشتن یه زانوش روی تخت دست نیازمندشُ روی موهاش کشید ...
_لطفا انقدر شبیه اون نباش ..
عاجزانه از پسری که خواب بود درخواست کرد و خم شد پیشونیشُ بوسید:
_لطـــفا
با سست شدن پاهاش کنار تهیونگ برای خودش جاباز کرد و روی تخت دراز کشید:
_ انقدر اذیتم نکن و شبیهش نباش . . باز کردن / نظر دهید