2022-05-08 18:21:04
ملانصرالدین از کدخدای ده، یک الاغ به قیمت ۱۵ درهم خرید و قرار شد که کدخدا الاغ را روز بعد تحویل دهد...
اما روز بعد کدخدا سراغ ملانصرالدین آمد و گفت: متآسفم ملا، خبر بدی برایت دارم، الاغه مرد!!!
ملانصرالدین جواب داد: ایرادی نداره، همون پولم رو پس بده
کدخدا گفت: نمیشه! همه ی پول را خرج کرده ام
ملا گفت: باشه، پس همون الاغ مرده رو بهم بده
کدخدا گفت: میخای باهاش چکار کنی؟
ملا گفت: میخام باهاش قرعه کشی برگزار کنم!!!
کدخدا گفت: مگر میشه یک الاغ مرده رو به قرعه کشی گذاشت؟!
ملا گفت: معلومه که میشه، حالا ببین،
فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده
یک ماه بعد کدخدا ملانصرالدین را دید و پرسید؛ از اون الاغ مرده چه خبر؟
ملا گفت: به قرعه کشی گذاشتمش و اعلام کردم،
فقط با پرداخت ۲ درهم، در قرعه کشی شرکت کنید و به قید قرعه صاحب یک الاغ شوید
به ۵۰۰ نفر ۵۰۰ بلیط ۲ درهمی فروختم و ۹۹۸ درهم سود کردم
کدخدا باتعجب پرسید: هیچکس هم شکایتی نکرد؟!
ملا گفت: فقط همونی که الاغ رو برده بود.
من هم ۲ درهم او را پس دادم.
703 views15:21