Get Mystery Box with random crypto!

امروز حسای عجیبی موقع پیاده روی داشتم. بیشتر از همیشه و بیشتر | No way back for now ^^

امروز حسای عجیبی موقع پیاده روی داشتم. بیشتر از همیشه و بیشتر از توانم راه رفتم. جوری که الان پاهام درد میکنن بخاطرش و زیر بارونم موندم کلی و خیس اب شدم تقریبا و الان حس مریض شدن دارم ولی یه جورایی راضیم و بدم نمیاد از حسش. وقتی که روحی شرایط ثابتی ندارم و بهم میریزم درد فیزیکی و مریضی برام جذاب میشه چون حواس پرت کنه.
وقتی امروز پیاده داشتم راه میرفتم تو جاهای خلوت بی اراده به دفعات دیگه ای که تو شرایط روحی خاص تو سالهای قبل تنهایی پیاده روی کردم فکر کردم و کلی حس یادم اومد... ادما موجودات عجیبین. یه سری چیزا رو میگی هیچوقت یادم نمیره ولی میره. امشب هم الان فکر میکنم یادم نمیره ولی قراره بره... درست مثل همه اون دفعات قبلی...