Get Mystery Box with random crypto!

موسوليني؛ روزي كه آمد و روزي كه رفت 9 ارديبهشت مصادف با 28 ا | Business School

موسوليني؛ روزي كه آمد و روزي كه رفت

9 ارديبهشت مصادف با 28 اوريل 1945 روز اعدام و مرگ “بنیتو موسولینی” سوسیالیست انقلابی و مخترع فاشیسم و رهبر ايتاليا در هنگام جنگ جهاني دوم است

وي در روزهاي پايان جنگ به جرم همدستي با هيتلر به اعدام محكوم شد و جنازه او مدتي ها آويزان بود و كسي حاضر نبود در دفن او پيشقدم شود.

همين آدم زماني كه تازه به قدرت رسيده بود، يكي از نوابغ جهان خطاب مي شد و مردم ايتاليا ساعت ها در ميدان شهر منتظر مي ماندند تا توفيق ديدار و سخنراني او را از آن خود كنند و با افتخار بگويند من با چشمان خودم موسوليني را ديده ام

پاپ پیوس یازدهم او را “هدیه‌ای از سوی مشیت الهی” برای نجات ایتالیا خوانده بود. “ریچارد واشبرن چایلد” سفیر ایالات متحده وقت در ایتالیا موسولینی را “بزرگترین چهره در حوزه و زمانه خود” نامیده بود و “وینستون چرچیل” لقب “نابغه رومی” را به او داد.

“آنیتا لوس” نویسنده کتاب “جنتلمن‌ها مو بور‌ها را ترجیح می‌دهند” نوشت که موسولینی “شعله عظمت” را بخشیده است و “کول پورتر” در آهنگ موفق خود در سال ۱۹۳۴ میلادی از موسولینی با عنوان “تو برتری”! یاد کرد و نوشت: “تو اوج هستی تو موسولینی هستی”!

نشریه “اسپکتیتر” در آن زمان در مصاحبه‌ای اختصاصی از موسولینی تحت عنوان “نخست وزیر بزرگ ایتالیا” یاد کرد که “طوفان را پشت سر گذاشت و کشتی قدرتمند دولت را پیروزمندانه به بندر رساند”.

“ویکتور امانوئل سوم” پادشاه وقت ایتالیا پس از راهپیمایی به سوی رم با پیراهن سیاه فاشیستی خود در ۱۹۲۲ میلادی موسولینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد. این یک کودتای عملا بدون خونریزی در زمانی بود که ایتالیا و اروپا در بحرانی حتی عمیق‌تر از امروز قرار داشتند. در سال ۱۹۲۲ میلادی زمانی که ایتالیا بر اثر جنگ جهانی اول و سپس آنفولانزای اسپانیایی ویران شده بود آن کشور در آستانه وقوع انقلابی سوسیالیستی قرار گرفت. بلشویک‌های تحت فرمان لنین در سال ۱۹۱۷ میلادی قدرت را در روسیه در دست گرفته بدوند و ترس از کمونیسم اروپا را تحت تاثیر قرار داده بود. تنش‌های تکتونیکی بین مردم و نخبگان و ملت‌ها و امپراتوری‌ها که باعث جنگ جهانی اول شده بود سپس باعث فروپاشی رژیم‌ها و دموکراسی‌های باستانی و دگردیسی سوسیالیسم به کمونیسم و فاشیسم شد. موسولینی فاشیسم را در سال ۱۹۱۹ میلادی به عنوان یک جنبش انقلابی چپ جایگزین سوسیالیسم پایه گذاری کرد.

موسولینی همزمان با لنین متوجه شده بود که تنها یک حزب سیاسی و نه اتحادیه‌های کارگری و حتی کم‌تر از آن یک پارلمان می‌تواند انقلاب را عملی سازد و مفاد آن را به اجرا درآورد.  نقش حزب، پیشاهنگ انقلابی یا کشیش القا و حفظ ایمان بود. نقش قائل شده برای پرولتاریا آن بود که باور کند تنها در صورتی انقلاب امکان‌پذیر است که ملی باشد و نه از نوع بین المللی.

فاشیسم به سرعت ناسیونالیست (ملی گرایان)‌هایی را که هم از جناح راست و هم جناح چپ بودند و ریشه های‌شان به «جوزپه ماتزینی» و اتحاد مجدد ایتالیا در اواسط قرن نوزدهم باز می‌گشت را جذب کرد. هنرمندان فوتوریست که سرعت، ماشین و جنگ را به عنوان یک نیروی پاکسازی کننده مورد تحسین قرار می‌دادند نقش مهمی در ابتدای بازی فاشیسم ایفا کردند

نبوغ موسولینی آن بود که فاشیسم را نه صرفا به عنوان یک جنبش سیاسی مسلحانه بلکه به عنوان یک فرقه مذهبی با یک رهبر مقدس ایجاد کرد که سیاست را به یک عمل روزمره ایمان جمعی تبدیل کرد.

فاشیست‌ها در هر شهر مقر حزب خود را در میادین اصلی ساختند با یک برج ناقوس برای احضار مومنان که اغلب در مقابل یک کلیسای واقعی ایستاده بودند. علیرغم ایجاد صلح موقت با واتیکان در سال ۱۹۲۹ میلادی فاشیسم رقیب کلیسای کاتولیک در نبرد برای کنترل ذهن اگر نگوییم برای روح ایتالیایی‌ها باقی ماند.

در سال ۱۹۳۲ میلادی «امیل لودویگ» روزنامه نگار آلمانی از موسولینی پرسید: «شما نوشته‌اید که توده‌ها مجبور نیستند بدانند بلکه باید باور کنند. آیا واقعا فکر می‌کنید که این اصل یسوعی عملی است»؟ موسولینی پاسخ داد: «تنها ایمان کوه‌ها را جابجا می‌کند نه خِرَد». او یک ماه پیش از مرگش در آخرین مصاحبه خود گفته بود: «من فاشیسم را خلق نکردم. من آن را از ناخودآگاه ایتالیایی‌ها بیرون کشیدم. اگر این طور نبود ۲۰ سال به دنبال من نمی‌آمدند».

خلاصه اين حكايت رهبراني است كه به جاي تحريك عقل مردم، روي احساسات آنها حساب باز مي كنند!

@Business_News