و تو آهسته آهسته بلند میشوی، راه میافتی، میروی و در این راه | -вωηfѕн♡
و تو آهسته آهسته بلند میشوی، راه میافتی، میروی و در این راه رفتن، دست و بالت بارها زخمی میشود، امّا آبدیده میشوی و میآموزی که از جادههای ناشناس نهراسی، از مقصد بیانتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی. تنها بروی و بروی و بروی...