Get Mystery Box with random crypto!

در جایی از تاریخ بیهقی در توصیف عده‌ای آمده است: جان و جگر می‌ | کافه هنر خرم آباد

در جایی از تاریخ بیهقی در توصیف عده‌ای آمده است:
جان و جگر می‌بِکَندَند.
می‌بِکَندند یعنی برداشتند و معنای کنایی جمله یعنی این‌که ناامید شدند یا امیدشان را برداشتند.

دارم فکر می‌کنم که این عمیق‌‌ترین و متفاوت‌ترین توصیفی است که از ناامیدشدن شنیده و خوانده‌ام. ما در لحظه‌های زیادی محضِ خاطرِ چیزی، جان و جگر خود را به‌میان آورده‌ایم؛ و وسط‌گذاشتن جان و جگر برای من، معنایی جز تمام وجود و خواسته عمیق درونی ندارد.

ما وقت‌های زیادی با جان و جگرمان، تحقق چیزی یا آمدن کسی را خواسته‌ایم و وقت‌های زیادِ پراندوهی هم جان و جگرمان را برداشته‌ایم.
امیدواری به چیزی، بسته به این‌که در نظرگاهِ ما چطور و چگونه است، فقط خوشبینیِ محض نیست. چشم‌انتظاری برای تحقق نیست. امیدواریِ ما برای خیلی چیزها، گذاشتنِ جان و جگر برای آن است.
و ناامیدی، یعنی جان و جگر برداشتن.

و احتمالا همه ما بدانیم جان و جگر برداشتن از چیزی چه اندوهِ جانکاهی دارد؟ به‌خیالت برمی‌داری، اما همان‌لحظه که گذاشته بودی، برای همیشه چیزی از درونِ تو، تهی و خالی شده بود.

جان و جگر گذاشته‌ایم در راهِ خیلی چیزها و خدا کند که پایان قصه‌ ما "می‌بِکَندَند" نباشد.
@cafe_honar_khorramabad