2021-07-04 09:18:23
چه آیندهای برای مدرسه قابل تصور است و آیا آموزش در خانه (Homeschooling) میتواند به عنوان یکی از گزینههای آموزش در قرن جدید باشد؟
الهام یوسفی
دانشجوی دکتری علوم تربیتی
از مطالعاتی که در حوزه هوم اسکولینگ در کتاب اخیرم با عنوان «آنسوی دیوار مدرسه: درآمدی بر آموزش در خانه» و نیز مطالعاتی که در زمینه آیندهنگاری تعلیم و تربیت داشتهام، بهره میگیرم و نکاتی به اختصار بیان میکنم:
هوم اسکولینگ یا آموزش در خانه شکلی از آموزش و پرورش جایگزین (Alternative education) است که در بسیاری از کشورهای دنیا نظیر آمریکا، کانادا، انگلستان و استرالیا رواج دارد. در ایران برخی خانوادهها در سالهای اخیر به این رویکرد روی آوردهاند، اما به علت غیرقانونی بودن و رسمیت نیافتن آن اطلاعات دقیقی درباره تعداد خانوادههای استفاده کننده از این شیوه در دست نیست. با این حال، بر اساس شواهد و روندهای موجود پیشبینی میشود آموزش در خانه یکی از گزینههای آموزشی آینده باشد و سهم قابل توجهی را به خود اختصاص دهد.
پیشفرض آموزش در خانه این است که تعلیم و تربیت الزاماً به معنای فرستادن کودکان به مدرسه نیست و لذا میتوان آموزش را به نحو مطلوبی در محیطی غیر از مدرسه نیز فراهم ساخت. در واقع هدف عمده خانوادهها این است که برنامه درسی را شخصیسازی نموده و هدایت یادگیری کودک خود را در دست گیرند.
از جمله عوامل و روندهای مهمی که میتوان به عنوان پیشران گرایش به آموزش در خانه و سایر اشکال نوین آموزشی در آینده برشمرد عبارتند از:
روندهای فناورانه
گسترش فزاینده فناوریهای دیجیتال موجب دسترسی به حجم وسیع اطلاعات و منابع گوناگون یادگیری در هر زمان و مکان شده است که خانوادهها و کودکان میتوانند از آنها استفاده نمایند. در واقع، دیگر اطلاعات و دانش به گروه خاصی از افراد جامعه و به کتابهای درسی منحصر نیست و در دسترس همگان قرار دارد.
روند گسترش یادگیریهای غیررسمی
حجم گسترده محتوایی که در محیط اینترنت و رسانههای اجتماعی تولید و به اشتراک گذاشته می شود، موجب شکلگیری یادگیریهای غیررسمی (ورای برنامه درسی رسمی مدارس) شده است و چه بسا سهم و تاثیرگذاری آن بر زندگی کودکان بیش از یادگیریهای رسمی باشد.
کمرنگ شدن نقش آموزش رسمی
ناکارامدی نظام آموزشی در تربیت افراد توانمند و پرورش طبقهای از «متخصصان نابلد» موجب خواهد شد که ارزش و اعتبار مدرک تحصیلی (آموزش رسمی) به تدریج تضعیف شود و در عوض بر تولید دانش در بافتهای اصیل و واقعی و حرکت از دانش محوری به مهارتآموزی تأکید گردد.
افزایش نرخ آموزش عالی
افزایش والدین تحصیلکرده و ارتقای سطح سواد و آگاهی خانوادهها نیز در گرایش به رویکردهای نوین آموزشی موثر خواهد بود.
افزایش سطح انتظارات از مدارس
در دو دهه آینده بسیاری از مشاغلی که امروز میشناسیم دیگر وجود ندارند و چالش نظام آموزشی آماده کردن کودکان برای مشاغلی است که هنوز پدید نیامدهاند! بنابراین، در کنار افزایش سطح آگاهی عمومی، عواملی نظیر روند فزاینده بیکاری و جایگزینی نیروی انسانی با ماشین (هوش مصنوعی)، وابستگی مشاغل آینده به اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و کلان دادهها موجب خواهد شد که بسیاری از خانوادهها و گروههای اجتماعی به ویژه بازار کار خواهان بازنگری مدارس در رویکردها و شیوههای سنتی باشند و یا شیوههای جایگزین آموزش رسمی را برگزینند.
افزایش توجه به حقوق و نیازهای کودکان
در سالهای اخیر، توجه به کودکان، نیازها و حقوق ویژه آنها به عنوان گروهی بسیار مهم و اثرگذار در توسعه جوامع موجب تقاضا برای رویکردهای آموزشی کودکمحور و شخصیسازی یادگیری شده است.
مجموعه این عوامل و سایر عوامل موثر، ما را به این نتیجه میرساند که مدرسه به عنوان یک نهاد و مکان صرفاً فیزیکی در آینده مطرح نخواهد بود و برای ادامه بقا ناگزیر است معنا و مفهوم جدیدی از خود را که در ساختارها و رویکردهای آموزشی و تربیتی بازتاب مییابد، عرضه نماید. در چارچوب این معنای جدید از مدرسه مفاهیمی نظیر یادگیرنده، معلم، مدیر و ارزشیابی دگرگون شده و نقشهای جدیدی را میپذیرند.
برخی از مفاهیمی که درباره مدارس آینده ارائه شدهاند، عبارتند از:
مدرسه بدون دیوار، آموزش و پرورش دیجیتالی، مدرسه بدون کاغذ، مدرسه بدون نمره و امتحان، شهر یادگیرنده، شبکهای شدن مدارس، مدارس راهبر و جهانی، یادگیریزدایی.
سخنم را با جملاتی از چارلز هندی به پایان می برم: «دنیایی که والدین ما میشناختند همان دنیایی نیست که ما امروز در آن زندگی میکنیم. دنیای ما راهنمای مطمئنی برای شیوههای زیستن، عشق ورزیدن و کار کردن فرزندانمان نیست. ما در عصر سنتگریزی زندگی میکنیم؛ عصری که اغلب مفروضات را میتوان به گونهای مشروع به چالش کشید».
اینستاگرام
http://instagram.com/cafekherad
کافه خرد؛ گفتوگو با طعم همدلی
@cafekheradiranian
2.3K views06:18