Get Mystery Box with random crypto!

نخستین نکته‌ای را که در تلقی راجرز از شخصیت سالم باید پیش روی | کافه روانشناسی

نخستین نکته‌ای را که در تلقی راجرز از شخصیت سالم باید پیش روی داشت، این است که شخصیت سالم روند است، نه حالت بودن، «مسیر است، نه مقصد».

تحقق خود پیش می‌رود، هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد و وضعیتی ایستا ندارد. این هدف رو به آینده، فرد را به پیش می‌راند و همه جنبه‌های خود را دگرگون می‌سازد و می‌پروراند. راجرز در کتاب خود به نام درباره انسان شدن وصف دقیقی از ماهیت این روند دائمی به دست می‌دهد.

دومین نکته تحقق خود این است که روندی دشوار و گاه دردناک است. مستلزم آزمودن پیوسته و گسترش و انگیزش همه توانایی‌ها و استعدادهای شخص است. راجرز در این باره می‌نویسد: «تحقق خود، شهامت «بودن» و غوطه‌ور شدن در جریان زندگی است.» چنین انسانی در عواطف و تجربه‌های گوناگون بشری جذب و غرقه می‌شود و آنها را بسیار عمیق‌تر از کسی که از سلامت روان کمتری برخوردار است احساس می‌کند.

راجرز کسی را که به تحقق خود می‌پردازد، چون آدمی شادمان و خرسند یا حتی کسی که بیشتر مواقع خوشنود و خوشبخت است توصیف نمی‌کند. هرچند او است که این احساس‌ها را تجربه می‌کند. راجرز مانند آلپورت، نیک‌بختی را محصول فرعی تلاش برای تحقق خود می‌داند، چرا که خوشبختی به خودی خود هدف نیست. آنها که به تحقق خود می‌پردازند، از زندگی‌ای غنی، مبارزه‌جویانه و پرمعنا بهره‌مند می‌شوند، اما لزوما همیشه خوشحال و خندان نیستند.

سومین نکته این است که کسانی که به تحقق خود می‌پردازند، به راستی خودشان هستند. خود را پشت نقاب‌ها و صورتک‌ها پنهان نمی‌سازند و به آنچه نیستند، تظاهر نمی‌کنند یا در برابر بخشی از خود سپر نمی‌گیرند. پیرو تجویزهای رفتاری نمی‌شوند، هر لحظه به رنگی درنمی‌آیند و در اوضاع و شرایط مختلف شخصیت‌های متفاوت از خود نشان نمی‌دهند. از توقعات و ممنوعیت‌های تحمیلی جامعه یا پدر یا مادر خویش آزادند، این قاعده‌ها برای آنها کوچک است و این مراحل را پشت سر گذاشته‌اند.

به اعتقاد راجرز، کسانی که به تحقق خود می‌پردازند، با آداب و اصولی که دیگران وضع کرده‌اند زندگی نمی‌کنند. جهتی که بر می‌گزینند و رفتاری که از خود نشان می‌دهند، تنها توسط خودشان تعیین شده است. خودشان مالک شخصیت خود هستند و مستقل از هنجارهای تجویز شده دیگران عمل می‌کنند.

البته اینان آشکارا پرخاشگر و سرکش یا عمدا قراردادشکن نیستند تا قواعد جامعه و معیارهای پدران و مادرانشان را زیر پا بگذارند. می‌دانند که می‌توانند به عنوان فرد در چهارچوب وسیع مقررات و خط‌مشی‌های جامعه به عملکردشان بپردازند.

دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ترجمه گیتی خوشدل