Get Mystery Box with random crypto!

استرس آسیب‌پذیری روانی - جسمی را در هر شخصی بالا می‌برد. فکر م | کافه روانشناسی

استرس آسیب‌پذیری روانی - جسمی را در هر شخصی بالا می‌برد. فکر می‌کنم سوال شما درباره این است که ما در چارچوب شرایط تحلیلی چه کاری انجام می‌دهیم؟ بیمار شما به یکباره جلسه‌اش را این‌طور شروع می‌کند که «زخم معده گرفته‌ام.»

من [در چنین شرایطی] سعی می‌کنم ببینم آیا برای این مسئله‌اش معنای روانی هم قایل است. بسیاری از افراد فکر نمی‌کنند که بیماری جسمانی تبیین روان‌شناختی هم داشته باشد. این‌طور مرسوم است که می‌گویند: «من مریض هستم.»

اما گاهی اوقات وقتی مثلا می‌پرسید: «آیا دلیلی داری که بتوان گفت شرایط حال حاضر تو باعث این [مریضی] شده باشد؟ قبلا گاهی حس می‌کردی که خشم و میل به تخریب‌گری‌ات از کنترل تو خارج شده است و شدیدا درباره ازدواجت نگران شده بودی؛ عمیقا نگران از دست دادن رابطه‌ات بودی. فکر می‌کنی این شرایط ارتباطی با بروز ناگهانی زخم معده ات دارد؟»

آنگاه بسیاری از بیماران دیدگاه و نظر خود را درباره بیماری جسمانی‌شان ارائه می‌کنند؛ و ما با استفاده از این نظریه‌پردازی‌ها اطلاعات زیادی درباره فانتزی‌های ناخودآگاهش کسب می‌کنیم. موضع من این است که بدن، چیزی را با بیمار در میان می‌گذارد و بنابراین وقتی بیمار درباره نشانه‌های جسمانی‌اش با من صحبت می‌کند، بدن بیمار با من سخن می‌گوید جالب این که اغلب بیماران اگر فکر کنند بیماری شان اهمیت روان‌شناختی ندارد، به هیچ وجه به آن اشاره نمی‌کنند.

گاهی بیمار می‌ترسد که خسته کننده به نظر برسد و بنابراین از صحبت درباره درد و رنجش امتناع می‌کند. از طرف دیگر برخی درباره رنج‌های جسمانی‌شان به وفور صحبت می‌کنند چون در کودکی این‌طور فهمیده اند که وقتی مریض هستند، مورد توجه والدین قرار می‌گیرند.

غالبا افراد مبتلا به آلرژی‌های تنفسی و پوستی می‌گویند: «مادرم معمولا علاقه‌ای به مشکلات روان‌شناختی من نداشت؛ اما وقتی مریض می‌شدم همیشه مراقب من بود.» خاطره آنان از مادر این‌گونه است که هرگز به دردهای هیجانی آنها گوش نمی‌داده اما به طور خاصی به دردهای جسمانی واکنش نشان می‌داده است. نفع ثانویه مبتلا شدن ناگهانی به بیماری روانی - جسمی، مورد توجه قرار گرفتن و مورد علاقه بودن است.

جویس مک‌دوگال
از کتاب یک فنجان چای با بزرگان روانکاوی جهان
ترجمه عباس کیوانلو