پانیاگوا تاکید میکند که در هر لحظه بالینی «سه سطح» در حال عمل | کافه روانشناسی
پانیاگوا تاکید میکند که در هر لحظه بالینی «سه سطح» در حال عملکرد هستند: نخست بیمار و آنچه فکر میکند دارد دربارهاش صحبت میکند، سپس تحلیلگر و فکرش درباره مطالب بیمار و درنهایت آن سطح قابلکار، آن فضای میان افکار بیمار و تحلیلگر که میتواند منجر به مداخله شود، مداخلهای با معنا و مفهوم از آن نوع که فنیکل (۱۹۴۱) مطرح میکند: «نه خیلی سطحی و نه خیلی عمیق.» بهمعنای دیگر ما تلاش می کنیم که چیزی بگوییم بامعنا و مفهوم که روند تحلیل را جلوتر ببرد بدون آنکه بیمار را بیش از اندازه مشوش کند.
با این نوع کار، ما نوعی اشتراک مساعی میان افکار و حسهای درونیتر بیمار و مداخلههای تحلیلگر ایجاد میکنیم. اینجا بار دیگر بر اهمیت گوش کردن تحلیلگر به تداعیهای پیشآگاه پافشاری میکنیم؛ ما این پیام را منتقل نمیکنیم که «بصیرت و دریافت» متکی بر توانایی جادویی تحلیلگر است در خوشهچینی مفاهیم عمیق؛ پیام ما این است که بصیرت همچون روندی روانی و ناشی از محتوای ذهن بیمار بروز میکند، مسیر سوختوساز را طی میکند و توسط شنوندهای همدل ترجمه و ضبط میشود. تحلیلگری که در خواندن ناخودآگاه درخشان است ممکن است با این روش در وضع نامساعدی قرار بگیرد چرا که ترجمه بصیرتهایش به چیزی که بتواند از طریق پیشآگاه بیمار جذب و درک شود، کار سادهای نیست.
فرد بوش از کتاب خلق یک ذهن روانکاوانه ترجمه توفان گرکانی و سحر شهنازی