وقتی دیگر خیلی دیر شده بود
■ فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا سیاستمداری بود که در دوره پهلوی به لطف صدارت برادرش به جاه و مقامی رسید و در چند سال آخر حکومت رژیم شاه سفارت ایران در سازمان ملل را برعهده داشت. او در کتاب خاطراتش از «سقوط شاه» نوشت.
■ در بخشی از این کتاب آمده است: به اعتقاد شاه اقتضای مقام سلطنت این بود که همواره از مردم فاصله بگیرد و اطلاعات مورد نیاز خود را صرفاً از طریق سرویسهای امنیتی به دست آورد. به همین جهت بود که او معمولاً اعتراضات علیه خود را دست کم میگرفت و با ناچیز شمردن گروههای مخالف رژیم، تصور میکرد همه چیز بر وفق مراد پیش میرود و مردم هم از اینکه پادشاهی چون او دارند واقعاً از ته دل خوشحالند.
■ شاه به سرنوشت خود و اندیشه هایش چنان سرسختانه اعتقاد داشت که حتی از فرصتهای مناسب برای کنار آمدن با گروههای مخالف میانهرو نیز غافل ماند و فقط هنگامی به فکر مصالحه با آنها افتاد که دیگر خیلی دیر شده بود.
منبع: فریدون هویدا، سقوط شاه
گزارش در:
https://www.cafetarikh.com/news/32736/
@cafetarikhcom