.
«ای تشنه ایام محبس، بنویس!»
وقتی ضارب #سلمان_رشدی را به محکمه بردند، بیآنکه سیاههای بدست او دهند و او را وادار به اقاریری کنند! بیاختیار یاد آن پرسشِ بنیادین افتادم:
«چرا غرب پیش رفت و ما عقب ماندهایم؟»
واقعیت این است زمانی که اندیشهورزانِ اروپا، به زعامت کشیشان پایان داده و آنان را به کنج کلیسا راندند، سالهای پایانی عصر صفویان بود و اوضاع بقدری اسفناک بود که مردم اصفهان از فرط گرسنگی به روایت لکهارت به حیوان مرده اردوی هلندیها هم رحم نکردند.
#کانت در مقاله مهمی پیرامون روشنگری (۱۷۸۴)، چنین نوشت: «روشننگری خروج آدمی است از نابالغی به تقصیرِ خویشتن خود؛ بدون هدایت دیگری.»
اما برخورد مستقلانهی دادگاه ایالات متحده با مطر، نشان داد، میراث #مونتسکیو تا چه اندازه در جامعه غربی ریشه دوانده، همو که با تبیین مفهوم تفکیکقوا در کتاب گرانسنگ روحالقوانین، یکی از انگارههای پایهای قوانین اساسی حکومتهای دمکراتیک جهان را تدوین کرد.
#غلامرضا_علیزاده
در سکانس کمنظیری از سریال هزاردستان، رضاخوشنویس، ناچار به اعتراف با دستانی میگردد که تا پیش از آن، تنها در کار نوشتن بود.