نمیدونم چطور توضیح بدم، این دوستم میگفت: هر وقت تو زندگی یه | Caption | کپشن
نمیدونم چطور توضیح بدم، این دوستم میگفت: هر وقت تو زندگی یه چیزی نیست، به چیزهایی که هست نگاه کن. با همین فلسفه وسط کویر لاستیک زده بود و نشسته بود آبجو خورده بود و غروب رو تماشا کرده بود. میگفت میدونستم فرقی نمیکنه چقدر نگران بشم، نگرانی من کمکی به موقعیت نمی کرد، ولی میتونستم آبجو و غروب رو از دست بدم! احتمالا این سختترین چیزیه که لازمه تو زندگی یاد بگیرم. تمرین فکر کردن به هست ها... جای نیست ها. و عدم نگرانی برای چیزهایی که در کنترلم نیست و از دست ندادن زندگی که مثل آب از دستم می چکه و میره.