Get Mystery Box with random crypto!

#کارگاه تفاوت انسان طبیعی و روان رنجور شخصیت یعنی «مجموعه ای | 📚 کتابخانه فرهنگیان 📚

#کارگاه
تفاوت انسان طبیعی و روان رنجور


شخصیت یعنی «مجموعه ای از رفتار و روش های تفکر فرد در زندگی روزانه که با خصوصیت های بی مانند بودن، ثبات(پایداری) و قابلیت پیشبینی» معلوم می شود. بنظر میرسد گوردن آلپورت، بهترین تعریف را در مورد شخصیت ارائه داده است. وی اشاره می کند، شخصیت، سازمان بندی پویایی در درون شخص است و شامل آن دسته از نظام های روانی- فیزیکی که رفتار و تفکر وی را تعیین می کند.

شخصیت سالم ارزشها و اولویتهای مشخصی دارد. روشن بودن ارزشها و اولویتها کمک می کند که شخص در انتخابها دچار سردرگمی و تردید نباشد؛ سرانجام، در مقابل محرکها و اتفاق ها، واکنش چنین شخصی روشن و واضح است و افرادی که با او ارتباط دارند هم سردرگم نیستند و تکلیفشان روشن است.

شخصیت سالم، متعادل، شاد و بدون استرس است. اشخاص سالم نظم درونی و کنترل بر نفس دارند. آنها با خویش صادق هستند. آنها توانایی زیادی برای درک دیگران دارند و به خوبی می دانند که چطور با مردم رفتار کنند. آن ها از ایمان قوی نسبت به خود بر خوردارند. آنها به جای پیروی از اکثریت همیشه به درون خویش گوش می دهند. فردی دارای سلامت روانی و رضایت، شادمانی را کسب می کند و بیشترین تلاشش را برای شناخت خویش انجام می دهد. چنین اشخاص سالمی کمک زیادی برای شادی و سلامت جامعه هستند.

شخصیت سالم چطور شکل می گیرد؟

در باب نحوه شکل پذیری شخصیت و ساخت شخصیت سالم و عوامل تاثیرگذار تا به حال نظریه های مختلفی داده شده است. این که ژن ها در این باره نقش دارند یا نه هنوز بدرستی قابل اثبات نیست ولی عوامل محیطی، تعلیم و تربیت، فضای خانواده و اداب و رسوم جامعه، در شکل پذیری شخصیت تأثیر زیادی دارد.

خصوصیت های شخصیتی شخص سالم

- شخصی دارای یک شخصیت سالم دارای توانایی ارتباط با هر کسی است. چنین شخصی درک و دلسوزی خود را نشان می دهد. وی میتواند باتوجه به دیگران گوش دهد.

- خونسردی خویش را حفظ میکند. در وضعیت دشوار و بحرانی که معمولاً اکثر ادمها از کوره در می روند و منفجر می شوند و به خود حق می دهند که پرخاشگری کنند وی تنها لبخند میزند وخونسردی خویش را حفظ می کند.

- با دیگران ارتباط گرم و موثری دارند.

ویژگی های شخصیت سالم

- در زمان حال زندگی می کند. زیرا میداند هیچ شخصی نمیتواند بر آینده تسلط تام داشته باشد.

- تنها دریافت کننده محبّت نیست و خود هم به سایرین مهر می ورزد، بنابراین شخصی که همنوعش برایش مهم نیست و روابط عاطفی اش با فرزند، همسر، دوست، خواهر و برادر و... کند یا ضعیف است یا برعکس آن قدر روابط عاطفی اش بی اندازه می شود که به وابستگی می انجامد طبیعی نیست.

- تعهد حرفه ای و شغلی دارد.

- با قدری توجه می بینید که اشخاص سالم مدام کنجکاو هستند تا در مورد چیزهای جدید بدانند. آنها مدام آماده باش، کنجکاو و پیگیر هستند واغلب در حال جست و جو و یادگیری مطالب جدید هستند.

- پر تلاش و خلاق است. چنین ادمی دنبال راههای نو ابتکارات و تجربیات جدید میرود.

- شخص نرمال باید قدرت مدیریت محیط اطرافش و محیطی که در آن زندگی یا کار می کند، داشته باشد و این به یک مدیریت ذاتی احتیاج دارد.

- آنها به خود اجازه میدهند تا به اشخاص مناسب اعتماد کنند و این کار را می کنند. آنها از این که عمیقا در سطح خصوصی شناخته شوند نمی ترسند. با این حال، آنها در خصوص سو استفاده افردی که خوبی آنها را نمی خواهند کاملاً هوشیار هستند.

شخصیت روان رنجور : زمانی که از شخصیت صحبت می کنیم منظورمان یک الگوی نسبتاً ثابت از خصوصیات فردی و رفتاری می باشد که تحت تاثیر خلق و خوی اولیه و تربیت های ثانویه ایجاد می شود. از روی این خصوصیات شخصیتی می توان همه افراد را توصیف نمود.

شخصیت همواره از ساختار نرمال و سالم پیروی نمی کند، عوامل متعددی منجر به تعارض های روانی در شخص می شوند. این تعارض ها انواع تیپ شخصیت روان رنجور را تشکیل می دهند. همین تعارض ها اساس روان رنجوری هستند. تمامی افراد، سطوحی از این تعارضات را دارند ولیکن تفاوت شخص روان رنجور با شخص سالم به شدت این تعارضات ارتباط دارد. یکی از نیازهای اساسی و مهمی که کودک بر اساس آن برانگیخته می شود نیاز به امنیت و محبت می باشد. این نیاز تحت تاثیر نوع رابطه پدر و مادر با کودک شکل می گیرد.

در صورتی که والدین رفتاری توام با عدم پذیرش یا عدم صمیمیت داشته باشند احساس عدم امنیت را در فرزندشان نهادینه می کنند. سوء استفاده ها، حوادث تکان دهنده و یا کتک خوردن در دوران کودکی به حس امنیت کودک آسیب وارد می کند. احساس ناشی از ناتوانی، عجز و کینه، تعارضاتی در کودک ایجاد می نماید که در تشکیل شخصیت روان رنجور وی در دوران بزرگسالی دخالت دارند. حس ترس فرزند از والدین موجب سرکوب کینه، خصومت و ایجاد احساس گناه در وی خواهد شد؛ نهایتاً کشمکش بین احساس گناه و کینه منجر به اضطراب بنیادین می شود.

کتابخانه فرهنگیان

@cfu_library