سیری در درون ما از زندگی چه می خواهیم و در جستجوی چه هستیم؟ | متافیزیک
سیری در درون
ما از زندگی چه می خواهیم و در جستجوی چه هستیم؟ نمیدانم وقتی این سوال را به طور جدی برای خود مطرح می کنیم، چه پاسخی برای آن می یابیم. آیا نیازها، جستجوها و تلاش های ما بر اساس تمایلات درونی خودمان است یا تحت تاثير اوضاع و احوال و شرایط برونی؟ اگر رفتارها و تلاش هایمان تحت تاثیر اوضاع و شرایط محیط باشد، کار ما صرفا ایجاد تغییراتی در آن اوضاع و احوال خواهد بود؛ می خواهیم آنها را بهتر، مطلوب تر خوشایندتر و رضایت بخش تر نماییم. و اگر هدفها و خواسته هایمان تحت تأثیر عواملی است که ریشه در قالب، فرهنگ و زمینه تربیتی خاص خودمان دارد، در آن صورت نیز خواسته ها، هدف ها و آرزوهایمان همه در حد ادراک همان قالب و زمینه محدود خواهد بود. و اگر جستجوها و تلاش هایمان بر اساس تمایلات درونی است، آنچه واقعا در جستجویش هستیم، لذت هرچه بیشتر و وسیع تر است. کدام یک از این عوامل محرک خواسته ها، آرزوها، جستجوها، تلاش ها و هدف های ماست و آنها را شکل می دهد؟ به نظر می رسد که اکثر ما همیشه در جستجوی چیزی هستیم - لذت بیشتر، رضایت بیشتر، تجربیات وسیع تر و عمیق تر. بعضی هم که تا حدی جدی تر به نظر می رسند می گویند در جستجوی حقیقت اند. کلمه «حقیقت» کلمه ای مبهم و کش دار است که به سادگی می تواند اسباب فریب و گمراهی انسان بشود. جستجوی حقیقت کار ذهنی نیست که خود را به پیشامدها سپرده است؛ و گهگاه نیز میل جستجوی حقیقت در آن ایجاد می گردد. جستجوی حقیقت به معنای واقعی مستلزم مراقبت و مشاهده مستمر و پایدار است، مستلزم نگاه کردن به تمام ابعاد زندگی و درک جامعیت آن است - نه توجه به گوشه ای از زندگی یا از بعد و جهتی خاص. اگر ما در جستجوی لذت بیشتر هستیم - که اکثرا هستیم، و گیریم اشکالی هم در آن نباشد - باید توجه داشته باشیم که لذت بیشتر متضمن رنج و ترس بیشتر است. و اگر جستجوها و خواسته هایمان واکنشی شرطی است که از تمایلاتمان نشئت می گیرد یا تحت تأثیر شرایط و اوضاع و احوال محیط است، حاصل آن نیز وابستگی، اسارت و رنج و اندوه خواهد بود. اما اگر انسان هایی با تامل و واقعا جدی باشیم، در رابطه با تمام قضایای زندگی جدی خواهیم بود. باید در مورد همه چیز زندگی جدی بود - نه فقط در مورد جستجوی حقیقت، جستجوی لذت یا خشنودی های آنی و زودگذر؛ بلکه در ارتباط با همه چیز، خواه پختن یک غذا باشد، رابطه با یک انسان باشد یا هرچیز دیگر. به نظر من همه ما باید نسبت به تمام قضایای زندگی فوق العاده و با ضرورتی بسیار مبرم جدی باشیم؛ زیرا همه ما در رنج ها، بدبختی ها، جنگ ها، بی رحمی ها و خشونت شدیدی که حاکم بر زندگی است، مسئولیم.
