دستش رو خاروند و گفت، مثل اینکه قراره پول بیاد دستم!!! یکم بعد | 😜 چلغوز آباد 😜
دستش رو خاروند و گفت، مثل اینکه قراره پول بیاد دستم!!!
یکم بعد پاش رو خاروند و گفت، مثل اینکه قراره برم مسافرت!!!
بعدش گوشش روخاروند و گفت، یکی داره پشت سرم حرف میزنه و...
خلاصه اینکه، بزرگوار به هرچیزی اعتقاد داشت غیر از حموم رفتن...!!!
@ChalghozAbaad